[vc_row][vc_column][vc_column_text]آذرقلم: کیومرث پوراحمد در ۷۴ سالگی درگذشت.
به گزارش آذرقلم، کیومرث پوراحمد، کارگردان سرشناس سینما و تلویزیون صبح امروز ۱۶ فروردین ۱۴۰۲ درگذشت. این خبر تلخ و دردناک توسط مهرانه ربی، همسر این هنرمند در گفتوگو با خبرگزاری مهر تایید شده است. سیدعلی قائممقامی، تهیه کننده سینما در گفتوگو با خبرگزاری تسنیم اعلام کرده است که این هنرمند برجسته در اثر سکته قلبی درگذشته است.
مرگ خودخواسته «کیومرث پوراحمد» تایید شد
تسنیم نوشت: دادستان عمومی و انقلاب مرکز گیلان از درگذشت کیومرث پوراحمد کارگردان سینما و تلویزیون در انزلی خبر داد.
سید مهدی فلاح میری دادستان عمومی و انقلاب مرکز استان با تایید خبر فوت کیومرث پور احمد گفت: به محض دریافت گزارش، بازپرس ویژه قتل در محل حاضر شدند و با بررسیهای اولیه نظر بر خودکشی این کارگردان سینما داشتند که واکاوی جزئیات، مستلزم رسیدگی دقیق قضایی است.
وی افزود: کیومرث پوراحمد ساعت یک بامداد روز چهارشنبه مورخ ۱۴۰۲/۱/۱۶ در یکی از واحدهای دهکده ساحلی انزلی فوت کرده است.
دادستان مرکز استان در ادامه اظهار داشت: درحال حاضر جسد به پزشکی قانونی انتقال داده شد تا علت تامه مرگ بررسی که خبر تکمیلی متعاقبا اطلاع رسانی میشود.
کیومرث پوراحمد متولد ۲۵ آذر ۱۳۲۸ در نجفآباد، کارگردان و فیلمنامهنویسی برجسته بود. قصه های مجید یکی از آثار فاخر سینمایی و سریالی ایران، از شاهکارهای هنری این هنرمند بود.
فریاد همسر کیومرث پوراحمد:چه کار باید می کردم که حالت خوب شود؟
در خانه کیومرث پوراحمدچه خبر است؟
درپی درگذشت کارگردان شناخته شده سینما و تلویزیون کیومرث پوراحمد اهالی فرهنگ و هنر در خانه او به سوگ نشتستند.
درمیان حضور هنرمندان،صدای گریههای جانسوز و فریادهای همسرش شنیده می شد که دائم داد میزد، «چرا من را کشتی؟ خانهام سوخت، این بدبختی نیست، خود مرگه. کیو، چرا من را کشتی؟» این صدای فریاد همراه با گریه و زاری، «مهرانه ربی»، همسر کیومرث پوراحمد است که کیومرث را کیو صدا میکند.
همسرش دقایقی آرام میشد و دوباره فریاد میزد: «من این شعلههای آتش را میبینم، چه کار باید میکردم که حالت خوب باشد؟ چه کار باید میکردم که نکردم؟ چرا اینطوری مرا رها کردی؟ میدانستی من کسی را به جز تو ندارم کیو.».
او در ادامه میگفت: «کرونا گرفت برایش کپسول اکسیژن تهیهکردم، عصبانی میشد که من چیزیم نیست، چرا آنقدر نگرانی، چقدر میخواهی نگران من و مریم باشی به خودت فکر کن.»
[/vc_column_text][/vc_column][/vc_row]