[vc_row][vc_column][vc_column_text]آذرقلم: یکی از مهمترین شاخصه های مهم شهرنشینی در دنیای امروزی، تامین نیازهای شهروندان در همه ی ابعاد اجتماعی، اقتصادی، تفریحی، فرهنگی و ترافیکی آن است. ساختن یک شهر شاید آسان تر از آن باشد که مدیران و شهرسازان بخواهند شهر را برای مردمی بسازند که دارای روح و سرزندگی بوده و در کنار همه ی سخت افزارهای شهری به نرم افزارهای آن نیز توجه دارند.
ساختن و تامین همه ی آن نیازهای شهروندی در شهرهایی که قدمت چندانی نداشته و یا از فضای کالبدی فشرده ای برخوردار نیستند کار چندان سختی نیست و هزینه های کلانی را هم متوجه سیستم اجرایی نمی سازد. اما وقتی طراحان و برنامه ریزان برای ساختن و ترمیم بافت شهری در یک شهری که از بافت فشرده و کالبدی تاریخی و سنتی برخوردار است بسیار طاقت فرسا بوده و هزینه های خاص خود را دارد. از هزینه های مادی گرفته تا هزینه های فرهنگی و روانی و اجتماعی و حتی سیاسی!
«مسیرگشایی» در صدر فهرست طرح ها و پروژه های عمرانی مدیریت شهری قرار دارد. مسیرگشایی ها به خاطر کارکردهای خاص خود همواره از شاخصه های مهم شهرسازی بوده و در کنار همه ی مزایا و محاسن خاص خویش می تواند بافت یک منطقه و شهر را تحت تاثیر قرار دارد.
از همین روست که معمولا در یک مقایسه ظاهری و سنجش عینی، وجود معابر و شریان های عریض و فعال با بدنه ی هماهنگ و زیبا به عنوان اصلی ترین شاخصه توسعه ی کالبدی در شهرها مورد توجه قرار می گیرد.
این موضوع محدود به شهرهای بزرگ نبوده و در سطح شهرهای کوچک نیز مورد توجه است. از همین روست که در دنیای مدرن و پرچالش امروزی همه ی مدیران جامعه اعم از شهری یا روستایی بر ضرورت توسعه ی راه های دسترسی سریع و بدون مانع و بسترسازی برای ورود سایر مولفه های های توسعه تاکید دارند.
مسیرگشایی در ساده ترین شکل خود به رغم همه ی چالش ها و تعارضاتی که در حین اجرا می تواند بین مدیریت شهری و صاحبان املاک واقع در مسیر ایجاد کند دستاوردهای زیر را برای یک شهر و منطقه می تواند به ارمغان آورد:
1_ ترمیم و اصلاح بافتهای فرسوده:
تراکم بافتهای فرسوده و نامستحکم اکنون به یکی از معضلات و چالش های بزرگ شهرهای ایران مبدل شده است. بر اساس آخرین اطلاعات بیش از یک سوم مساحت شهرهای بزرگ ایران را بافتهای فرسوده ای تشکیل می دهند که به خاطر موقعیت قرار گیری، معماری و کالبد سازه از اهمیت خاصی برخوردارند. قوام ودوام این بناها به لرزه ای 5 ریشتری بندند تا جان و مال بسیاری از ساکنان آنها زیر تلی از خاک و سنگ نابود شوند. از سوی دیگر راه های دسترسی به این بناها بسیار تنگ و نامطمئن بوده و با وضعیت کنونی زندگی ماشینی تناسب ندارند.
بر اساس آخرین آمار، شهرهای ایران 60 هزار هکتار بافت فرسوده را درخود جای داده اند. کلانشهرتبریز، با داشتن 2500 هزار هکتار بافت فرسوده جزو شهرهایی است که دارای بیشترین بافت فرسوده در کالبد فیزیکی خود است. این امر اجرای طرح های عمرانی و احداث معابر جدید را در این شهر ضروری می نماید. ضمن آنکه حادثه خیز بودن شهر تبریز هیچ شبهه ای را برای تعلل مدیران و شهروندان در اجرای مسیرگشایی ها به عنوان یکی از راه های ایمن سازی اماکن شهری و احیا و بهسازی بافت های فرسوده باقی نمی گذارد.
اجرای یک طرح مسیرگشایی با رعایت همه ی شاخصه های فنی و شهرسازی می تواند امکان دسترسی سریع و بدون مانع را به این بناهای خفته در کنج شهرها و کوچه ها و منطقه ها فراهم کرده و انگیزه اصلاح ساختار و احداث بناهای استاندارد و مستحکم را در دل ساکنان غالبا کم برخوردار فراهم آورد. بدین ترتیب واقعیت انکار ناپذیر این است که راه توسعه ی شهری و احیای بافتهای فرسوده تنها از طریق مسیرگشایی و احداث معابر جدید و شریانهای دسترسی امکان پذیر است.
2_ رونق اقتصادی و ارزش افزوده:
هیچ خریداری در عصر مدرن کنونی برای زندگی در یک شهر حاضر نمی شود که در مسکن و ملکی سکونت و یا تجارت کند که اولا راه دسترسی آسان و سریعی ندارد و دوم اینکه از ایمنی و بنای محکمی برخوردار نیست! خریدار یک ملک با هر توان و تمکن مالی امروزه به دنبال املاکی معتبر، مستحکم و سهل الوصول است تا در آینده، سود طبیعی خود را تضمین کند. اجرای یک طرح مسیرگشایی بر همین مدار «تضمین سود سرشار» حرکت می کند. مسیرگشایی در مناطق فرسوده هرچند با تخریب و تملک برخی از املاک و یا قسمتی از آنها همراه است اما با این حال سودی را نصیب صاحبان املاک می کند که چه بسا از قبل فروش تمام ملک هم حاصل نمی شد. این ارزش افزوده یکی از مهمترین دستاوردهای مسیرگشایی است. پارامتری که اکنون تقریبا جای خود را در بین ساکنان بافت های فرسوده باز کرده و تقریبا کمتر کسی در مورد تاثیر اجرای طرح مسیرگشایی بر روی ارزش منطقه ای املاک واقع در طرفین مسیر و حتی کل محدوده طرح تردید کند. این بالا رفتن ارزش یک یا چند ملک می تواند بر کل یک محدوده ی بزرگتر تاثیر گذارد. مهمترین دستاورد این ارزش افزوده نیز همان گونه که از نام آن پیداست، ایجاد «ثروت» مشروع و قانونی برای شهروندان ساکن منطقه و رونق اقتصادی و بالا رفتن سطح رفاه عمومی است. موضوعی که اجرای مسیرگشایی ها در طول 15 سال گذشته در شهر تبریز گویای این واقعیت است.
3_ تسهیل عبور و مرور :
یکی از مهمترین دلایل توجیهی برای اجرای یک پروژه ی مسیرگشایی، تسهیل رفت و آمد شهروندان ( اعم از پیاده یا سواره ) است. در تدوین برنامه بودجه برای یک سازمان مدیریت شهری، مهمترین هدف از اجرای چنین طرح هایی، کمک به ترافیک روان آن منطقه و کاهش بارترافیکی و تسهیل دسترسی شهروندان قید می شود.
واقعیت تلخ شهرهای ایران و به ویژه تبریز این است که تعداد خودروها نسبت به چند سال قبل چندین برابر شده است. به عنوان نمونه، تعداد خودروهای در حال تردد تبریز در طی10 سال گذشته از 250 هزار دستگاه به 750 هزار دستگاه افزایش یافته است. در نبود سیستم مدون و علمی در زمینه تولید خودرو و نگاه تک بعدی و منفعت طلبانه خودروسازان، شهرهای بزرگ و سنتی ما اندک اندک به سمت تبدیل به پارکینگ های سیار حرکت می کنند! با وضع کنونی و بی توجهی صنایع خودروسازی، به وضعیت شهرها و ظرفیت آنها، دیری نخواهد پایید که شهروندان در کلاف سردرگم ترافیک و شلوغی گرفتار شوند. مگر آنکه همگام با تنظیم بازار خودرو و توسعه ی شبکه ی حمل و نقل عمومی، بسترهای لازم برای تردد خودروها نیز توسعه و گسترش یابند. این مسئولیت خطیر بر عهده ی شهرداری هاست تا حداقل مرهمی بر زخمی باشند که هیچ کس مسئولیت کنترل و نظارت بر روند افسارگسیخته آن را بر عهده نمی گیرد و در نتیجه تاوان آن را باید شهرداری ها و شهروندان بدهند. مسیرگشایی ها تا حدودی می تواند اثرات مخرب ترافیک سنگین، تجمیع خودروهای شخصی و شلوغی شهرها را تعدیل کنند..
4_ تاثیر مسیر گشایی بر مبلمان شهری:
چهره و نمای یک شهر تابلوی روشنی از وضعیت زندگی، فرهنگ، عادت ها، هنجارها و رفتار های ساکنان آن منطقه به دست می دهد. اگر این محیطهای شهری و اجتماعی فرسوده بوده و از نظر زیبایی و نما نیز انگیزه ی نشاط و شادابی را به مردم تزریق نکنند هرگز در شان شهرهای بزرگ و مدعی توسعه نیست.
یکی از راهکارهای مهم و تاثیر گذار برای اصلاح نماهای شهری فرسوده و آزاردهنده، اجرای دقیق طرح های مسیرگشایی است. تجربه ثابت کرده است که پس از گذشت اندک مدتی از اجرای طرح های مسیرگشایی، نمای ظاهری این مناطق نیز به تدریج متحول شده و در مسیر زیبایی سیر کرده اند.
فراهم شدن امکانی برای کاشت و توسعه فضای سبز، به کارگیری ابزار جدید ورزشی، رفاهی و تفریحی در جای جای این مناطق، احداث و راه اندازی امکانات تجاری و خدماتی همه و همه در نهایت به موضوع مبلمان شهری در این مناطق منجر می شود که ایجاد انگیزه در شهروندان برای همراهی با مدیریت شهری در اداره بهتر شهر و تزریق روحیه نشاط، شادی و مشارکت در شهروندان را در پی دارد. بدنه سازی مسیرهای بازگشایی شده در این بین مهمترین کارکرد را در اصلاح نمای منطقه و ایجاد مبلمان شهری دلنشین و جذاب بر عهده داشته اند.
5_ ایجاد اشتغال :
هر فعالیت عمرانی و خدماتی به همراه خود باعث تشدید فعالیت در سایر بخش های جانبی می شود. همچنان که حرکت چرخ دنده های کوچک در یک ماشین به صورت زنجیر وار سبب حرکت چرخ های بزرگ و خود ماشین می شود مسیر گشایی نیز نقش موتور محرکه ای را دارد که بر تمام بخشهای اقتصادی مرتبط و غیرمرتبط تاثیر شگرفی دارد. بر اساس آخرین اطلاعات، یک کار ساختمانی بیش از 40 شغل و صنف را درگیر ساخته و ایجاد تقاضا و اشتغال می نماید. با این وصف کاملا مشخص است که با فعال شدن کار ساخت وساز در یک منطقه که به خاطر مسیرگشایی و تجدید بنای ساختمانها و نماسازی ایجاد شده تا چه میزان بر روی محور اشتغال زایی و رونق اقتصادی تاثیر دارد.
6_ ایجاد منابع درآمدی پایدار برای شهرداری:
کسی نمی تواند منکر آن شود که مسیرگشایی همواره باعث ایجاد ارزش افزوده املاک شهروندان آن منطقه می شود. اما بی انصافی است که در این بین تاثیر مسیر گشایی ها را یک جانبه نگریست. برای اینکه این اقدام، به افزایش درآمدهای شهرداری به عنوان مجری طرح مسیرگشایی هم می شود.
به عبارت دیگر چنین طرحهایی مزایای چند بعدی دارند که هم مالکان، هم ساکنان محله وخیابان و هم مدیریت شهری از آن منتفع می شوند. شهرداری ها به لحاظ هزینه های گسترده ی خدماتی خود و عدم بهره مندی از کمک های دولتی همواره با چالش بزرگی به نام درآمدهای پایدار و ثابت روبرو هستند. با اجرای مسیرگشایی ها و در کنار آن احداث و راه اندازی واحدهای خدماتی و صنفی متنوع در حاشیه خیابانهای تازه احداث شده درآمدهای شهرداری نیز افزایش می یابد که می تواند به عنوان بودجه اجرای سایر طرحها و خدمات در جای جای شهر مورد استفاده و پشتوانه قرار گیرد.
7_ رفع بلاتکلیفی مردم:
سکونت در بنایی ایمن، زیبا و مدرن، امکان تجارت پرسود، بهره مندی از امکانات و خدمات مدرن شهری و … از حقوق اولیه و مسلم هر شهروندی است. اما واقعیت این است که تحقق این حقوق در مناطق حاشیه نشین و سکونتگاه های فرسوده ناممکن است. از طرف دیگر طرح های جامع و تفصیلی شهر که در ادوار گوناگون تنظیم و تدوین و تصویب شده به وعده های دور و درازی می مانند که هرگز فرصت اجرا پیدا نکرده اند و ضمانت اجرایی هم برای آنها تعیین و تعریف نشده و بدین ترتیب تنها در حد حرف و حدیث و وعده های توخالی باقی مانده اند. از این رو مالکان چنین املاکی نه توان تغییر و نوسازی در بافت قدیمی محل سکونت خود را دارند و نه مجوز قانونی آن را ! در نتیجه ساکنان این مناطق در بلاتکلیفی میان طرح های قانونی مصوب اما راکد و فراموش شده و نیاز خود برای زندگی آبرومند و مرفه گرفتار می شوند.
اجرای یک طرح مسیرگشایی تنها کلید حل این معما و بسترساز عمران و توسعه منطقه و محله مطرح است.
مسیرگشایی ها به خاطر پشتوانه ی مطالعاتی و علمی خود می تواند گرفتاری ها و نیازهای دیرینه شهروندان را مرتفع کرده و نقطه پایانی بر ده ها سال رکود و کهنگی و بی تحرکی در کالبد این نقطه از شهر باشد.
شهر تبریز، پیشگام در اجرای طرح های مسیر گشایی:
بافت تاریخی و سنتی شهر تبریز، هرگونه مانور اجرایی سریع در زمینه توسعه ی شهری را غیرممکن و یا سخت می سازد. ضمن آنکه فرهنگ خاص شهری و علایق و دلبستگی های تاریخی کمتر اجازه می دهد تا از بستر خاطرات قدیمی خود که همان خانه های قدیمی و فرسوده و کوی و برزن و محله است دست بشویند. با این وضع مشخص می شود که بازگشایی یک مسیر در محلات تبریز تا چه اندازه سخت و پر هزینه است. اما به رغم همه ی این سختی هاو هزینه ها، مدیریت شهری تبریز در طی سالیان اخیر بیشترین تلاش و بودجه خود را در این رابطه به کار گرفته است. اجرای ده ها طرح مسیرگشایی و احداث ده ها رشته خیابان در نقاط مختلف شهر به ویژه در نقاط محروم و کم برخوردار گواه این ادعاست که بافت تبریز برای خروج از چهره ی فرسوده و قدیمی خویش چاره ای جز پذیرش اصل « مسیرگشایی» و قبول اصل مهم توسعه یعنی بازگشایی و تعریض معابر ندارد.
در طی سالیان اخیر و به گواه آمار ارائه شده از منابع معتبر، بیش از 150 کیلومتر معبر و مسیر در قالب 120 طرح مسیر گشایی در سطح شهر تبریز اجرا شده است. هر چند این میزان در مقایسه با مسیرگشایی های وزارت راه و شهرسازی که معمولا در محدوده ای از املاک بدون معارض و یا بناهای ساختمانی کم حاشیه کار می کنند قابل مقایسه نباشد اما وقتی به ارزش مناطق تملک شده و کارآیی و تاثیر این طرح ها در کالبد شهری و روان سازی ترافیک توجه شود و یا به قدمت این طرح ها و زمان رکود و وعده های محقق نشده در خصوص این معابر توجه شود! پی می بریم که مسیرگشایی تا چه اندازه در جلب رضایت و توجه همشهریان و اعتماد آنان به مدیریت شهری موثر بوده است. واقعیت این است که بسیاری از این طرح ها بعد از 30 تا 40 سال اعطای وعده مسئولان به ساکنان آنها و گنجانده شدن طرح اولیه شان در طرح تفصیلی شهر تحقق یافته اند از این رو ارزش و اهمیت آنها بیش از پیش روشن می شود. بدین ترتیب تایید می شود که نهضتی بزرگ در طی سالیان اخیر در شهر تبریز روی داده است. نهضتی به نام مسیر گشایی شهری و از بین بردن خط تبعیض در بین مناطق کم برخوردار و مناطق بهره مند! به مفهوم آن است که همه ی نقاط شهری از یک روند توسعه ی همگون از نظر ساختاری و سخت افزاری برخوردار بوده اند.
نگاهی به نام برخی از این خیابانهای تازه احداث و نقش آنها در تسهیل شبکه ی آمد و شد شهری و نیز بهسازی بافت فرسوده شهری می تواند گویای واقعیت های بسیاری باشد.
طرح هایی که در سایه برنامه ریزی ها و همت و هماهنگی مجموعه ی شورای اسلامی شهر و مدیریت شهری در تبریز اجرا شده است.
تردیدی نیست که با اجرای دقیق برنامه ها و اصول شهرسازی مدرن، نام کلانشهر تبریز می تواند در کنار نام شهرهای توسعه یافته جهان قرار گیرد. برای نیل به این هدف، تغییر و تحولات شهر را باید به دقّت زیر نظر گرفته و در جهت جبران کاستی ها متناسب با نیازهای روز از نظر کمّی و کیفی و شناسائی باورهای فرهنگی در توسعه نیافتگی با حاکمیت نگرش علمی گام برداشت.
باور به اصل تحقق عدالت اجتماعی و توزیع متناسب امکانات شهری و ملاحظات سه گانه توسعه پایدار شهری (محیطی، اقتصادی و اجتماعی) و التزام مدیریت شهری به اجرای طرح های تفصیلی و به ویژه اجرای دقیق و زمان بندی شده ی طرح های مسیر گشایی باعث گردیده تا کلانشهر تبریز همچنان رتبه برتر کشور و منطقه را در زمینه توسعه ی پایدار شهری به خود اختصاص دهد.
گزارش روز: محمد امین خوش نیت[/vc_column_text][/vc_column][/vc_row]