یادداشت ورزشی: نادر رحیمی آذر
آذرقلم: قهرمانی تیم پرسپولیس در فوتبال دولتی که تمام ارکان آن به تصدیق گزارش مجلس غرق در فساد و تبانی و بی اخلاقی است نه غیرقابل پیش بینی بود و نه تعجب برانگیز. در فوتبالی که تبانی و مهندسی گسترده نتایج سالهاست به امری طبیعی بدل گشته اگر اتفاقی به غیر از قهرمانی از پیش مشخص شده پرسپولیس رخ می داد باید متعجب می شدیم. کمااینکه از مدتها قبل به باور بسیاری از کارشناسان و بازیکنان و هواداران امسال نیز قرار بود پرسپولیس قهرمان شود. نتیجه ترکیب تیم دولتی+فدراسیون فوتبال دولتی+کمیته داوران دولتی+وزارت ورزش دولتی+ رسانه های دولتی+ امکانات دولتی و همینطور حمایت افراد بانفوذ سیاسی دولتی که به جای رسیدگی به امور معیشت مردم در این شرایط حساس، تمام هم و غم خود یا دیپلماسی کشور را حتی فراتر از تیم ملی، صرف حمایت از یک تیم باشگاهی معمولی می کنند جز انحصار و فساد نتیجه دیگری نمی تواند داشته باشد که اگر این افراد معلوم الحال به درستی به وظیفه خود عمل می کردند وضعیت مردم این نبود.
در خصوص مسائل فوق و دست های پشت پرده و تبانی و حق خوری ها و حتی نکات فنی به قدر کافی صحبت شده، بنابراین در این مجال به مقوله ای دیگر پرداخته می شود که متاسفانه امسال نیز همچون سالهای گذشته گریبانگیر تراکتور شد و از این بابت تراکتور ضربات شدیدی را متحمل گشت. آن چیزی نیست جز هولیگانیسم فوتبالی. در تعریف ویکیپدیای فارسی برای این پدیده آمده است: «هولیگانیسم، آشوبگری یا اوباشگری به عملی نفاقانگیز و غیرقانونی گفته میشود که شامل آشوب و قلدری میباشد.» همین دانشنامه در تعریف هولیگانیسم فوتبالی می افزاید: «به رفتارهای ناهنجار و تخریبگرانه هواداران فوتبال مانند درگیری و نزاع خیابانی، تخریب اموال عمومی و ارعاب؛ هولیگانیسم فوتبالی گفته می شود.»هولیگانها معمولاً پیش یا پس از بازی به درگیری با هواداران تیم حریف میپردازند. خشونت هولیگانها ممکن است تحت تأثیر نژادپرستی هم قرار داشتهباشد.
هولیگانیسم در فوتبال ایران نیز وجود دارد. در ایران به افراد هولیگان اصطلاحاً «تماشاگرنما» گفتهمیشود. عمده رفتارهای ناهنجار هولیگانها در ایران؛ شامل دشنامگویی دستهجمعی به افراد مختلف یا تیم مقابل در ورزشگاه، انفجار مواد محترقه در ورزشگاه، کندن و آتش زدن صندلیهای ورزشگاه و آسیبرسانی به ناوگان حمل و نقل به ویژه اتوبوسها، تخریب اموال عمومی، شعارهای نژادپرستانه و در مواردی شعارهای ضدامنیت ملی میباشد. شماری از درگیریهای هولیگان های ایرانی به زخمیشدن و حتی قتل منجر شدهاست. برای نمونه می توان از شهرآورد تهران، بازیهای سالیان اخیر سپاهان و پرسپولیس و دیدارهای تراکتور در تبریز یا با سرخابی های پایتخت در تهران نام برد که همواره تحت تدابیر شدید امنیتی برگزار می شوند.
اما آنچه برخی هولیگان های منتسب به تراکتور را از سایر تیم های ایرانی متمایز می سازد رویکرد نژادپرستانه عمیق تر و حتی تحرکات ساختارشکنانه ضدامنیت ملی کشور است که نه تنها در هیچ کدام از استادیوم های ایران نمونه مشابهی ندارد، بلکه به شدت ازطرف حامیان پروپاقرص این تیم حتی در مجلس نیز محکوم شده است. شعارهای غیر فوتبالی تاسف برانگیز و نفرت پراکنانه از طرف عده ای خاص با اهداف خاص طی سالیان اخیر نه فقط دستاوری برای تراکتور نداشته و اصولا نمی تواند داشته باشد بلکه صدمات جبران ناپذیری چون انزوا، فضای امنیتی، به حاشیه رفتن مطالبات برحق، تحقیر، خوردن انواع و اقسام برچسب های تجزیه طلبانه و از دست رفتن فرصت های ورزشی را به دنبال داشته است. حواشی ناشی از این مسئله برای تراکتور به قدری جدی است که مالک باشگاه در یکی از آخرین مصاحبه های خود موکداً از هواداران خواست که خود با این عناصر غیرفوتبالی مقابله کرده و اجازه ندهند عده ای فرصت طلب با اینگونه اقدامات باعث سرافکندگی آذری ها شوند.
ادامه چنین روندی جز تکرار اتفاقات سالهای قبل چیزی نصیب تراکتور و هواداران آن نخواهند کرد. تا زمانی که هواداران واقعی تراکتور به عده ای فرصت طلب غیرفوتبالی اجازه عرض اندام دهند حاشیه ها نیز دست از سر تیم برنخواهد داشت و با کوچکترین تلنگری کمر تراکتور خواهد شکست. کمااینکه امسال نیز همچون ۱۰ سال اخیر شاهد آن بودیم به طوریکه علیرغم هزینه های کلان حتی از کسب سهمیه آسیایی باز ماند.