[vc_row][vc_column][vc_column_text]یادداشت: حامد عاطفی فر*
آذرقلم: در شرایطی که این روزها به خاطر شیوع ویروس کرونا و تحمیل خسارت های سنگین مادّی و معنوی، مردم به شدت آسیب پذیرتر از هر زمان دیگری شده اند، شنیدن خبر کمبود اکسیژن در یکی از بیمارستان های تبریز، تقویت بی اعتمادی عمومی به ساختارهای اداری آذربایجان شرقی و کشور است چون این تصوّر وجود دارد که نباید حل و فصل مشکلی بنام کمبود اکسیژن بیمارستانی، به توانمندی و حدود اختیاراتِ فراتری از توانمندی و حدود اختیارات رده های مدیریت میانی نیاز داشته باشد.
چهارشنبۀ هفتۀ گذشته، «مسعود فقیه دینوری» رئیس مرکز آموزشی درمانی امام رضا(ع) تبریز با فراخواندن خبرنگاران به محلّ کارش، از حقیقت تلخ کمبود اکسیژن در مرکز تحت مدیریتش پرده برداشت. البته او در توضیحاتی تکمیلی که در قالب متنی تنظیم شده در اختیار رسانه ها قرار داد، اعلام کرد که این مشکل به دنبال عدم همکاری یک شرکت خصوصی سازنده دستگاه اکسیژن ساز ایجاد شده و در واقع این شرکت، از تحویل دستگاه اکسیژن ساز به دانشگاه علوم پزشکی تبریز خودداری می کند.
حال سوال این است که چگونه شده که مدیران رده های میانی و ارشد آذربایجان شرقی نتوانسته اند این مشکل را حل و فصل کنند و رئیس بیمارستان از سر ناچاری، از رسانه ها استمداد گرفته است؟ مگر معاون درمان دانشگاه علوم پزشکی تبریز قادر به رفع این مشکل نبوده است؟ آیا رئیس دانشگاه علوم پزشکی تبریز که قائم مقام وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی نیز هست، نمی توانسته این مشکل را رفع رجوع کند؟ چرا استاندار آذربایجان شرقی که فرماندهی ستاد مقابله با کرونا در سطح استان را عهده دار است و به موجب مصوبات ستاد ملی مبارزه با کرونا اختیارات وسیعی نیز دارد، در مدیریت این مساله ناکام مانده است؟ آیا نمایندۀ مردم تبریز در قوۀ مقننّه، که در کمیسیون بهداشت و درمان مجلس عضویت دارد و پیش تر وزیر بهداشت هم بود امکان استفاده از اختیارات و همچنین ارتباطات گسترده اش برای غلبه بر این مشکل را نداشت؟ چرا شورای تامین آذربایجان شرقی در مداخلۀ احتمالیاَش توفیقی نداشته است؟
نکتۀ دیگر اینکه هرچند ما قدردان فداکاری های رئیس بیمارستان امام رضا(ع) تبریز هستیم و اعتقاد داریم کادر درمانیِ این بیمارستان زحمات طاقت فرسا و مضاعفی می کشند اما واقعیت این است که طرح مشکل کمبود اکسیژن از تریبون رسانه ها، نمک پاشیدن بر زخم مردمانِ درمانده از کرونا به حساب می آید که به اندازۀ کافی در اظطراب هستند.
افکار عمومی وقتی اذعان یک مقام دانشگاه علوم پزشکی تبریز به ناتوانی این دانشگاه در تحویل گرفتن دستگاه اکسیژن ساز و در نتیجۀ این کاستی، تحمیل خساراتِ احتمالیِ مادی و معنوی به بیماران را می بینند یا می شنوند چندان اعتمادی به بهبود شرایط موجود و امید به آینده نخواهند داشت و این، ضربۀ مهلکی به اعتماد مردم به مسئولان و کلیّت نظام اداری سیاسی کشورمان است.
در چنین وضعیتی کار مسئولان بسیار سخت است زیرا علاوه بر اینکه باید چالشهای موجود را برطرف کنند باید اعتماد از دست رفته را نیز بازگردانند، غافل از اینکه بازگرداندن اعتمادِ از دست رفته راحت نیست.
در همین راستا است که مقاماتِ دارای منصب باید در شرایط نامتعارف کنونی مرزهای اطلاع رسانی و دلهره آفرینی را بدانند تا با اتّکاء به اصلِ اساسیِ حفاظت از امنیت روانی افکار عمومی، اظهاراتشان در راستای گذر از بحرانِ به وجود آمده باشد.
اینک که سخن از اطلاع رسانی اصولی در ارتباط با بیماری کرونا به میان آمد، ذکر این نکته هم خالی از لطف نیست که متولیان امر باید در فکر سیاستگذاری، تولید و انتشار محتواهای رسانه ایِ اثربخش و بدیع باشند چراکه بر همگان آشکار شده توصیه به ماسک زدن و یا فاصله گیری اجتماعی و ارائۀ آمار روزانۀ مرگ و میرها و ابتلاها، نتیجه مورد انتظار را به دنبال نداشته است. امروز، سیاستگذارانِ بخش رسانه ایِ نظام سلامت و به تبع آن رسانه ها در شرایطی که هیچ حرف تازه ای ندارند، به ورطۀ تکرارِ مکرّرات افتاده اند و این در حالیست که شکستن این خط تکراری، نیازمند ابتکاراتی است تا بتواند احساس مسئولیت اجتماعی و اخلاقیِ شهروندان جهت رعایتِ بیشترِ پروتکلهای بهداشتی و خودمراقبتی ها را افزایش دهد تا جهشی رو به جلو در جلوگیری از شیوع ویروس کرونا به ارمغان بیاورد تا زمینۀ شکست کرونا را فراهم کند؛ چشم اندازی که با عزم همگانی، دور از دسترس نیست.
* کارشناس ارشد علوم ارتباطات و روزنامه نگار[/vc_column_text][/vc_column][/vc_row]