- پایگاه خبری آذرقلم - https://azargalam.ir -

نمایش تبلیغاتی مدیران مس سونگون در برابر انتقادات دلسوزانه امام جمعه

[vc_row][vc_column][vc_column_text]آذرقلم: عملکرد مدیران شرکت مس سونگون آذربایجان این روزها مورد انتقاد بسیاری از محافل رسانه ای و اقتصادی کشور و استان قرار گرفته است. از عدم توان مدیریت بر حساب ها و خروج سرمایه ها و مواد خام از استان گرفته تا مشکلات کارگری و بیکاری کارگران و حتی برخی انتصابات مساله دار!
به گزارش آذرقلم، مس سونگون به عنوان یکی از ذخایر معدنی ارزشمند و بسیار استراتژیک منطقه آذربایجان ، می تواند به عنوان کریدور اقتصادی کشور محسوب شده و در کنار اشتغال زایی فراوان، رفع بیکاری جوانان منطقه، رفاه و آبادی و آسایش را نیز به مردمان منطقه ورزقان و استان به ارمغان بیاورد. اما به نظر می رسد عدم توان مدیریتی مسئولان این شرکت، قدرت تصمیم گیری ها و برنامه ریزی های اساسی را از مدیران این شرکت گرفته است. تا جایی که انتقاد تند امام جمعه ورزقان را هم برانگیخته و تریبون نماز جمعه را محملی برای بیان دردها و مشکلات این شرکت تشخیص داده است.
امام جمعه ورزقان در خطبه های نماز جمعه این شهرستان با انتقاد تندگفته: نزدیک به یک سال است که برخی از کارگران زحمت کش مجتمع مس سونگون دچار مشکلاتی شدند، خدا را خوش نمی‌آید، در این مدت این کارگران، ریالی حق و حقوق دریافت نکرده‌اند، کدام یک از مسئولان می‌توانند این مدت زمان را بدون حقوق، زندگی خود را سپری کنند؟!مطالبه گری امام جمعه ورزقان نتیجه داد - خبرگزاری حوزه
حجت الاسلام مهدی پورمحمد با بیان اینکه بنده به عنوان امام جمعه در قبال برگشت به کار این قشر (کارگران) تضمین می‌دهم، افزود: این کارگران باید مورد لطف و بخشش قرار بگیرند و بنده به عنوان امام جمعه تضمین می‌کنم و حتی به‌صورت کتبی نیز اعلام می‌دارم که اگر در آینده مشکل و خطایی از سوی این کارگران رخ دهد به عنوان امام جمعه پاسخگو خواهم بود.
این اظهارات کافی بود تا مسئولان این شرکت دستپاچه شده و در اولین فرصت با برگزاری یک تور خبری و اعزام گزینشی خبرنگاران و برگزاری نشست خبری، به اظهارات امام جمعه دردآشنای این شهرستان پاسخ دهند و به نوعی بر روی مشکلات این شرکت سرپوش بگذارند. این رویکرد مسئولان شرکت نه تنها مسئولیت پذیری و پاسخ به مشکلات و درمان دردها به شمار نمی آید که نوعی دهن کجی به جایگاه تریبون نماز جمعه و بی احترامی به شخص امام جمعه محترم به شمار می آید.

به جای آنکه با نصب العین قراردادن توصیه ها و انتقادات و درخواست های پدرانه امام جمعه محترم این شهر، سریعا وارد عمل شده و مشکلات تذکر داده شده را رفع کنند رویکرد تقابلی به خود گرفته و با یک حرکت نمایشی و تبلیغاتی تنها در صدد خاموش کردن انتقادات رسانه ای و صدای مردم برآمده اند.

اینکه مدیرعامل این شرکت بهانه نخ نما شده « بگم بگم» راه بیندازند و زمین و زمان را مقصر قلمداد کنند چیزی از دردهای کارگران و مشکلات این شرکت کم نمی کند.

اینکه بگویند: «ما در شرکت ملی مس نه مشکل مالی داشتیم، نه مشکل تکنولوژیکی، نه مشکل نیروی انسانی و نه مشکل ذخایر بلکه مافیای صنعت مس در کشور اجازه توسعه نداده است!» برای کارگران سخت کوش این شرکت نان و آب نمی شود برای مردم آذربایجان هم توسعه و رشد اقتصادی و رونق صنعتی به بار نمی آورد. اگر ایشان به راستی قصد دارند با مافیا مبارزه کنند و شفافا سازی کنند و در مقام پاسخ به امام جمعه محترم برآیند بهتر است عملکردهای خود را اصلاح کنند و شفاف تر سخن بگویند و دست های پشت پرده را حالا نه برای رسانه ها و مردم، بلکه حداقل برای سیستم قضایی و مقامات بالاتر معرفی کنند. بنابراین انداختن توپ کم کاری ها و بی تدبیری ها به زمین دیگران سودی ندارد.

انتظار می رود مسئولان این شرکت در انتخاب مشاوران رسانه ای و روابط عمومی خود کمی دقت بیشتری به خرج بدهند . تا با توجه به حساسیت های جامعه امروز، مشکلات کارگری و اتفاقات اخیر با نگاهی واقع بینانه و مدبرانه بتوانند سکان این کشتی طوفان زده را به ساحل آرامش هدایت کنند. شاید هم بهتر است در اولین جزیره، برخی از مسافران و همراهان شهرت طلب و بی تدبیر خود را پیاده کنند تا بی دردسر به ساحل آرامش برسند![/vc_column_text][/vc_column][/vc_row]

پایان کار شهردار؛ عملکرد شهین باهر و اعضای عهد شکن شورا در محک قضاوت تاریخ

Posted By admin On In اخبار اصلی,تصاویر برگزیده روز,شهری,عناوین مهم,یادداشت | ۱ Comment

[vc_row][vc_column][vc_column_text]یادداشت: سعید گلچین

آذرقلم: شهین باهر ، شهرداری که 4 سال پیش در چنین روزهایی به لطف ابتکار و یارگیری دبیری و عهدشکنی دو تن از اعضای ائتلاف تدبیر و امید بر کرسی عمارت شهرداری تبریز تکیه زده بود امروز بالاخره کرسی بلدیه چی تبریز را ترک کرد و جای خود را معاون خویش سپرد.
به گزارش آذرقلم، «پایان کار» اصطلاح شناخته شده و مرسومی است برای فعالین حوزه ساختمان و مدیران و کارکنان شهرداری. تعبیری که حکایت از اتمام یک دوره سخت و طاقت فرسا در حوزه شهرداری دارد. حالا این عنوان را می توان برای ایرج شهین باهر به کار برد. مدیری که چهار سال کلید شهر تبریز را به دست داشت.

ایرج شهین باهر که در سال 1396 به صورت غیرمنتظره در بین کاندیداهای شهرداری تبریز قرار گرفته بود توانست از شهرداری باسمنج به شهرداری کلانشهر تبریز ارتقا پیدا کند. شهرداری که حرف و حدیث ها و نقاط ضعف و قوت او اکنون و در پایان چهار سال از دوران مدیریت وی بر شهر تبریز مورد توجه محافل خبری، سیاسی و شهری قرار گرفته است. برخی شهین باهر را مدیری پاکدست، انعطاف پذیر و تعامل گرا می دانند و مخالفان نیز، او را مدیری بدون اقتدار، ریسک ناپذیر، فاقد نفوذ در لاب های قدرت در پایتخت و در نهایت فاقد شاخصه های یک مدیر در شان تبریز می دانند. اما به هر حال هر چه باشد چهار سال دیگر هم گذشت و شهردار پنجاه و ششم تبریز به پایان راه خویش رسید و قضاوت در مورد عملکرد و کارنامه اش به آیندگان واگذار گردید. اما هرگز نباید عملکرد دوگانه دو عضو شورای شهر تبریز در چهار سال پیش یعنی آقایان مسعودی ریحان و نیکوخصلت که به کمک لیست اصلاح طلبان تدبیر و امید وارد ترکیب شورا شده و در نهایت به آرمان این گروه پشت کردند فراموش کرد. ایرج شهین باهر ، شهرداری خویش را مدیون عهد شکنی این دو عضو شورا بود و در طول چهار سال گذشته هم این دو همیشه در کنار شهین باهر قرار گرفتند!


این موضوع را از آن جهت در اینجا نقل کردیم که مشابه این اتفاق در این شورای ششم نیز امکان بروز دارد. به قول کارل مارکس: تاریخ دو بار تکرار می شود . یک بار به صورت تراژیک و بار دوم به صورت کمدی!

شاید بزرگترین اشتباه شهین باهر را انتخاب مدیران ضعیفی دانست که نتوانستند مطالبات مردم و رسانه ها را محقق سازند. او در طی چهار سال مدیریت خود، هرگز علاقه ای به مصاحبه های مطبوعاتی نداشت و می توان گفت که از رسانه ها گریزان بود. این نقطه ضعف هم به انتخاب مسئول روابط عمومی ضعیفی برمی گردد که نتوانست تعاملی بین رسانه ها با مدیریت کلان شهری برقرار کند. مسئولی که بین رسانه ها، قائل به خط کشی خودی و غیرخودی بود و با اعمال تبعیض در بین رسانه ها و نیز قطع آگهی که تنها محل درآمد خیلی از رسانه ها بود باعث تضعیف روابط مدیریت شهری و رسانه ها گردید.

نقطه قوت شهین باهر، عدم نقد او بر مدیریت قبلی شهر بود. او متانت به خرج داد و هرگز مدیریت قبلی شهرداری را نقد نکرد. چه اگر می خواست این کار را هم بکند سوژه ها و بهانه های بسیاری وجود داشت. مخصوصا با شورای پرحاشیه چهارم و شهرداری به نام صادق نجفی!! هر چند که بسیاری از کارشناسان شهری ، این سکوت ایرج شهین باهر را نه تنها حمل بر نقطه قوت او نمی دانند که بر عکس نقطه ضعف ایرج می شناسند. آنها معنقد بودند که با توجه به اشرافیت او بر مسائل پشت پرده شورای چهارم، شهین باهر باید همه ناگفتنی ها و احتمالا خیانت های دوران گذشته را برای قضاوت آیندگان به مردم و رسانه ها بازگو می کرد.

حالا با وجودی که شهین باهر کرسی بلدیه چی را ترک کرده اما او هنوز هم بی میل نیست برای یک دوره دیگر به این سمت برگردد. از همین روست که نام او در لیست گزینه های ششم شورای شهر تبریز به چشم می خورد. او حداقل از حمایت قاطع دو عضو شورای شهر ششم برخوردار است. برگی، رئیس شورای ششم و دبیری، رئیس شورای پنجم! دو رایی که بی تردید نقش و تاثیر زیادی بر روی آرای دیگر دارند.
اکنون و در اوج فعالیت شبکه های مجازی، افراد بسیاری علیه شهردار پیشین می تازند و با کنایه و ایهام یا او را حلال نمی کنند و یا رفتنش را به جشن نشسته اند . اما کمتر صفحه و پیجی را می توان یافت که از رفتن شهین باهر ابراز تاسف و ناراحتی کرده باشد و آرزو داشته باشد که شورای ششم باز هم او را به عنوان شهردار چهار سال آینده انتخاب کند! همین نشانه برای قضاوت در مورد عملکرد او کافی است.

در مورد عملکرد شهردار سابق تبریز و تیم مدیریتی او باز هم خواهیم نوشت…[/vc_column_text][/vc_column][/vc_row]

ماشین گلزنی تراکتور، به روغنکاری نیاز دارد!

Posted By admin On In اخبار اصلی,عناوین مهم,ورزش,یادداشت | No Comments

یادداشت ورزشی: سعید گلچین

آذرقلم: آذربایجانی ها و به ویژه تراکتوری ها، عاشق «گل» هستند. آنها بیش از آنکه به دفاع سرسخت و دروزاه بسته خودشان توجه داشته باشند بیشتر خط حمله را دوست دارند و بازیکنان مهاجم را. دوست دارند تیم شان صرف نظر از گل های دریافت کرده، گل بیشتری بزند. بازی تهاجمی، خواسته اغلب هواداران تراکتور است.

به گزارش آذرقلم، تیم تراکتور در فصل جدید، خط دفاعی محکم و دروازه بانی مطمئن دارد. آنها به این موضوع افتخار می کنند. اما بدون آنکه کار خط دفاعی و دروازه بان ارزشمند این تیم را زیر سوال ببریم، باید بگوئیم که این تیم در خط حمله نتوانسته انتظار هواداران پرشور را برآورده سازد. تراکتور، بازی های خوبی انجام داده و نتایج قابل قبولی هم گرفته اما این امر نتوانسته عاشقان گل های بیشتر تراکتور را راضی کند. آنها به برد تک گل قناعت نمی کنند.

تیم های نساجی و پیکان هر کدام با ۱۲ گل بهترین خط حمله را در لیگ برتر دارند و تیم تراکتور با 4 گل زده تقریبا در رده 12 جدول بهترین خط حمله لیگ قرار دارد. یعنی میانگین گل زده این تیم در هر بازی کمتر از یک گل است.

با وجودی که تیم تراکتور از سوی سایت متریکا، شوت‌زن‌ترین تیم‌های هفته ششم لیگ نوزدهم شناخته شده اما این شوت ها تا اینجای کار کمتر ثمر داشته است. بر این اساس، شاگردان مصطفی دنیزلی با زدن 18 شوت به سمت دروازه پارس جنوبی، لقب هجومی‌ترین تیم هفته را به خود گرفتند.

حضور احسان حاجی صفی در ترکیب منتخب 7

شاید از این تصویر متوجه شوید که دلیل آمار گلزنی پایین تیم تراکتور چه بوده است. از 5 بازیکن برتر این تیم، 4 بازیکن مهره تدافعی این تیم است و فقط احسان حاجی صفی به عنوان یک بازیکن تهاجمی در بین 5 بازیکن برتر سرخ پوشان قرار دارد .

جدول لیگ برتر (98-99) – لیگ برتر ایران

لیگ برتر لیگ برتر ایران
تیم بازیها برد مساوی باخت گل زده گل خورده تفاضل گل امتیاز
1 سپاهان 6 4 2 0 8 0 8 14
2 تراکتور 6 4 2 0 4 0 4 14
3 شهر خودرو 6 4 1 1 7 3 4 13
4 صنعت نفت آبادان 6 3 2 1 5 3 2 11
5 نساجی مازندران 6 2 3 1 12 10 2 9
6 فولاد 6 2 3 1 3 2 1 9
7 پرسپولیس 6 3 0 3 3 4 -1 9
8 نفت‌ مسجدسلیمان 6 1 5 0 6 5 1 8
9 سایپا 6 2 1 3 9 10 -1 7
10 ماشین‌سازی‌تبریز 6 2 1 3 7 10 -3 7
11 استقلال 6 1 3 2 6 7 -1 6
12 پارس جنوبی جم 6 1 3 2 6 7 -1 6
13 پیکان 6 1 2 3 12 12 0 5
14 ذوب آهن 6 0 4 2 5 8 -3 4
15 گل گهرسیرجان 6 0 3 3 3 6 -3 3
16 شاهین شهرداری‌بوشهر 6 0 1 5 4 13 -9 1

اما دنیزلی چندان اعتقادی به برد با گل های بیشتر اعتقاد ندارد.

او در خصوص آخرین بازی تیمش که مقابل پارس‌ جنوبی ‌جم انجام داد و با برد یک بر صفر همراه بود، افزود: «من هرگز به تعداد گل‌ها اهمیتی نمی‌دهم چون ما فقط دنبال پیروزی در همه بازی ها هستیم. مهم نیست یک گل می زنیم یا چند گل؛ فقط می‌خواهیم ۳ امتیاز را بگیریم. البته مقابل پارس جنوبی، همه آنهایی که بازی را دیدند، می دانند غیر از گلی که زدیم، حداقل 5، 6 موقعیت فوق العاده گلزنی دیگر ساختیم. با این حساب مشکل ما طراحی حمله نیست، فقط باید از این حملات به نحو بهتری استفاده کنیم.»

حسین کریمی، بازیکن سابق تیم تراکتور هم بر این باور است که تراکتور مشکل گلزنی دارد. او معتقد است: این تیم در کار تیمی رفته رفته روان‌‌تر شده و این امیدواری را در دل هوادارانش ایجاد کرده است که در پایان فصل نخستین قهرمانی این تیم در لیگ برتر فوتبال کشور جشن گرفته شود. تنها موردی که در تیم تراکتور می‌توان اشاره کرد، مشکل گلزنی این تیم است که اگر آقای دنیزلی بتواند این موضوع را نیز حل کند، کار تیمی تراکتور کامل شده و این تیم به سمت قهرمانی پیش خواهد رفت.

به هر حال اگر مسئولان تراکتور فکری برای خط حمله این تیم نکنند ممکن است در بازی های آتی که با تیم های گلزن و قهاری چون سپاهان و شهرخودرو روبرو خواهد شد به مشکل بربخورد. ضمن آنکه، زیبایی و جذابیت بازی فوتبال به گل زدن است و نه گل نخوردن! تماشاگران پرشور حق دارند گل هیا زیبا را تماشا کنند و شور آفرینی کنند و هیجان دیدار را در ورزشگاه یادگار امام بالا ببرند.

آقای لیکنز! جام قهرمانی را به بها دهند، نه به بهانه!

Posted By admin On In اخبار اصلی,ورزش,یادداشت | No Comments

یادداشت ورزشی: سعید گلچین

آذرقلم: سه شکست متوالی برای تیم اول آذربایجان جای هیچ اما و اگری را باقی نگذاشته که باید در کنار همه احتمالات مربوط به شرط بندی ها، ناداوری ها و عواملی از این دست باید نیم نگاهی هم به کادر فنی، ضعف مربی و خستگی برخی به اصطلاح بازیکنان هم انداخت.

Image result for ‫لیکنز‬‎

به گزارش آذرقلم، تراکتورسازی خوب نتیجه نمی گیرد. بنابراین اینکه فقط همه تقصیرات را گردن این و آن بیندازیم دور از انصاف است. یک سوزن به خودمان بزنیم و یک جوالدوز به دیگران! چندی پیش در همین رسانه نوشتیم که دست لیکنز و کادر فنی برای همه حریفان تراکتور رو شده است و همه حریفان به خوبی می دانند که لیکنز با چه تاکتیکی می خواهد بازی کند بنابراین راه ورورد مهاجمان به دروازه را می بندند و از همان منافذ خط دفاعی تراکتور، به گل می رسند. متاسفانه لیکنز به رغم نام بزرگی که دارد با فوتبال ایران آشنایی چندانی نداشته و ندارد. این را در همان روزهای اول هم گفتیم و نوشتیم که ای کاش آقای زنوزی با حمایت کافی از تقوی تیم را بیش از این دستخوش تغییر و تحول نمی ساخت. متاسفانه همه ما چند صباحی در باد چند برد تیم در برابر چند حریف خوابیدیم و فراموش کردیم که جوجه را آخر پاییز می شمارند! تراکتور، در بازی اخیر برابر ذوب آهن، به گواه خیلی ها، خوب بازی کرد اما نتیجه نگرفت! در زمین سبز فوتبال هم، به نتیجه می نگرند نه بازی خوب! اینکه یک مربی نمی تواند به رغم توانمندی ها و استعدادهای بازیکنانش نتواند نتیجه را عوض کند دیگر به شانس و داور و … ربطی ندارد به سرمربی و سکاندار تیم مربوط است!

تقوی با متانت تمام و با شجاعت و بردباری کشتی به گل نشسته تراکتور را از طوفان های اول فصل عبور داد و در مقابل ما در حق این مربی جوان کم لطفی کردیم در حالی که او کم کم به ویژگی های بازیکنان پیر و جوان پی برده بود و از قضا نتایج منطقی تر و دوراندیشانه تری می گرفت. اما اکنون لیکنز که از تعویض بیرون کشیدن چند بازیکن خسته و نام آشنا ناتوان است چنان بهانه های دم دستی را برای این همه ناکامی پیش می کشد که جز آنکه نمک بر زخم خیل هزاران هوادار پرشور می پاشد دیگر مصرفی ندارد. بهانه هایی مانند:

«امروز روز بدشانسی ما بود، خیلی بدشانسی آوردیم!

هرگز نگفتم تراکتور قهرمان می شود!

عملکرد و شخصیت‌  ما نشان دهنده کیفیت تیم ما بود!

می توانیم سهمیه آسیایی بگیریم!

کاپیتان تیم ما بزرگ هستند و باید از آن‌ها حمایت کنیم. این انتقادات وارد نیست!»

Image result for ‫لیکنز‬‎

اینها حرف هایی است که لیکنز به تازگی آنها را بر زبان می راند! حرف هایی که نوعی توجیه کننده تاکتیک اشتباه تیم شان در برابر حریفان اخیر است. حتی قبل از سه بازی ناکام اخیر، بازی های قبلی ایشان نیز به شدت دارای ضعف های ساختاری بود که هر آن احتمان گل خوردن و شکست داشتند. چگونه است که در طی حدود شش بازی ایشان نتوانستند ضعف های اصلی تیم را شناسایی و رفع نکنند؟ خودمان را گول نزنیم. تراکتورسازی با ضعف های بزرگ دست و پنجه نرم می کند. از بازیکنان مشهوری که نای دویدن در میدان ندارند تا دفاعی که به هر مهاجمی اجازه نفوذ می دهد و دروازه بانانی که مطمئن نیستند!

گاهی نام های بزرگ کاری نمی توانند از پیش ببرند بلکه جوان تر ها هستند که می توانند با جسارت و جرات کارهای ناممکن را ممکن کنند. اینکه آقای لیکنز می گوید هرگز قول قهرمانی نداده ام، فرار به جلو است. کدام مربی بزرگ است که صرفا برای نگه داشتن یک تیم در جدول و بازی های «باری به هر جهت» آن قرارداد میلیاردی ببندد! هم زنوزی و هم بازیکنان و هم هواداران و رسانه ها از همان روز اول حضور لیکنز در تبریز، کمربندها را برای قهرمانی بسته بودند و گرنه تراکتورسازی آنقدر قدرت دارد که حتی بدون مربی نام آشنا و حتی درجه سوم هم در رتبه چهارم و پنجم بایستد. بنابراین فلسفه حضور شما در این تیم بزرگ چه بود؟

لیکنز بهتر است به جای انداختن توپ به زمین این و آن عملکرد خود را در چند بازی گذشته ارزیابی کند. درست است که برخی حرف و حدیث ها در مورد ناداوری ها و نا انصافی های غیرفوتبالی پیرامون تراکتورسازی مطرح است اما مدیر واقعی و مربی بزرگ ، فردی است که بتواند از میان این امواج سهمگین به سلامت کشتی طوفان زده را عبور دهد نه اینکه در برابر هر نسیمی وا بدهد. بقیه تیم ها هم همین ادعاهای ناداوری و اجحاف و تبعیض و … مطرح می کنند. در پایان فصل، این بهانه ها و توجیه ها ارزنی نمی ارزند و بهایی نمی گیرند. جام قهرمانی را به کسی می دهند که با بهترین تاکتیک ها بهترین نتیجه را بگیرد.

ای کاش آقای لیکنز اندکی روحیه زخم خورده و دل شکسته هواداران را درک می کرد و به جای تمسک به این بهانه های دم دستی، اندکی هم به «خودانتقادی » می پرداخت و ضعف های خودش را گردن می گرفت.

ما هم از شهید دکتر بهشتی الگو می گیریم و می گوییم: آقای لیکنز! جام قهرمانی را به بها دهند، نه به بهانه!

راستی بعید می دانیم این نوشته ما به دست لیکنز برسد اما حداقل این جمله و عبارت را که دیروز بیان کرده پایان فصل فراموش نکند که: می توانیم سهمیه آسیایی بگیریم!

امیدواریم که آقای لیکنز این گفته و قول شان را حداقل فراموش نکنند!

دست رو شده تراکتور برای حریفان!

Posted By admin On In اخبار اصلی,ورزش,یادداشت | No Comments

یادداشت ورزشی: سعید گلچین

آذرقلم: تراکتور چند بازی است که خوب نتیجه نمی گیرد. برای اینکه خوب مدیریت نمی کند و  خوب بازی نمی کند!

به گزارش آذرقلم، بدون تعارف و بی هیچ تعصبی باید بازی های اخیر تراکتور را تحلیل کرد. انرژی و توان بازیکنان به ویژه همه آن ستاره های مشهور بعد از دقیقه 70 به تحلیل می رود. اعصاب آنها به هم می ریزد و در حالی که خود آنها باید ستون آرامش و محور تاکتیک های لازم باشند خود به عامل اصلی ناکامی تبدیل می شوند.

فارغ از همه ناداوری ها و تبانی ها و حاشیه سازی هایی که در پیرامون دیدارهای این تیم محبوب از آنها نام برده می شود واقعیت تلخ این است که این تیم محبوب و پرستاره حتی با وجود همه نامردی ها و ناانصافی ها و اجحاف ها می توانست بخش مهمی از تبعات و اثرات این حاشیه ها را خنثی بکند آن هم با وجود همه آن بازیکنان ستاره! در بازی با صنعت با هزاران سلام و صلوات توانستند با زور از تک گل پاسداری کنند و اگر چند دقیقه دیگر بازی ادامه پیدا می کرد قطعا نتیجه بازی خانگی تراکتور هم فرق می کرد! در بازی با سپید رود رشت همه آن ستاره های داخلی و خارجی می توانستند حداقل با هماهنگی و دوندگی بیشتر  و استفاده بهتر از فرصت ها حداقل بازی را به تساوی بکشانند .

در بازی اخیر مقابل پیکان هم، زمان زیادی برای جبران تک گل خورده وجود داشت و چه بسا هواداران بیش از یک گل را انتظار می کشیدند. اما هراس لیکنز و تفکرات اشتباهش، کم کاری و بی برنامگی شجاعی و اشکان و چند بازیکن دیگر سبب شد تا همان تک حمله پیکان، پیکان غم و اندوه و درد را به قلب هواداران مشتاق و پرشور فرو کند.

برای اینکه دست تراکتور برای حریفان و رقیبان رو شده است. سرمربی تیم، یک نقشه و تاکتیک واحد را به کار می برد و حریف نیز به اتکای چند حمله برق آسا  و ضدحمله از قلب دفاع آشفته تراکتور به راحتی به گل می رسد!

موضوعی که فرکی سرمربی پیکان هم به آن اشاره می کند و می گوید: «شاید یک امتیاز از این بازی هم برای ما خوب بود با توجه به شرایطی که وجود داشت. می‌دانستیم که تراکتورسازی چگونه بازی می‌کند و از کجا حملاتش را طراحی می‌کند و همه چیزهایی که پیش بینی می‌کردیم اتفاق افتاد.»

و درادامه می گوید: می‌خواستیم در نیمه اول گل نخوریم و با توجه به جو ورزشگاه و باخت هفته قبل تراکتورسازان،این تیم در استرس است و این استرس برای ما فرصت خوبی می‌شد و شاید در یک فرصت بتوانیم نتیجه را به سود خود رقم بزنیم و این اتفاق هم افتاد! تراکتورسازی را در چهار پنج هفته زیر نظر داشتیم و تمام حرکات این تیم را آنالیز کرده بودیم. از خصوصیات فردی بازیکنان تراکتورسازی نیز آگاهی داشتیم و می‌دانستیم آنها از چه مناطقی حمله می‌کنند. با توجه به این شرایط تمام مسائل را پیش‌بینی کرده بودیم و امروز نیز کامل‌تر از دیدارهای گذشته بازی کردیم.»

یعنی تا این اندازه اوضاع روحی و تاکتیک های تیم ما برای رقیبان شناخته شده و رو شده بود اما کادر فنی ما به اینها اهمیت نداد. گاهی لازم است به جای ملامت و تحقیر رقیبان، نیم نگاهی نیز به داخل خانه انداخت و خودمان را ملامت کنیم!

ختم کلام اینکه : کج بنشینیم و راست حرف بزنیم! اگر از اجحاف و اشتباهات احتمالی داوری و حاشیه های بازی قبل بگذریم، سرمربی تراکتور  و چند بازیکن آن نیز کم تقصیر نداشتند! حالا با این اوضاع هوادار عاشق تراکتور حق دارد سکته کند. حق دارد اعتراض کند و حق دارد در یک شرایط روحی نامناسب به شجاعی اعتراض کند!

تراکتورسازی و شاخ های زیبا و گران!

Posted By admin On In اخبار اصلی,ورزش,یادداشت | No Comments

یادداشت ورزشی: سعید گلچین

آذرقلم: شما هم حتما ماجرای آن گوزنی را شنیده اید که همواره بر شاخ های بلند و زیبایش می نازید و فخر می فروخت اما در مقابل از پاهای باریک و پرمو و زشتش ناراحت و ناراضی بود . تا اینکه روزی، شیری او را تعقیب کرد و او به داخل جنگل فرار کرد. در جنگل شاخ های او بر شاخه های درختان گیر کرد و گرفتار شد. در همین حین به حقیقت ماجرا پی برد که همان پاهایی که از انها ناراضی بودم مرا از خطر فراری دادند اما این شاخ های زیبا و بلند که همیشه به انها می بالیدم مرا گرفتار شیر کردند!

این داستان دقیقا می تواند حکایت تیم تراکتورسازی در دیدارهای اخیر و به ویژه در بازی مقابل صنعت نفت آیادان باشد. جایی که دو فوق ستاره معروف و گران این تیم که همه دم از قدرت و مهارت آنها می زدند نه تنها مرهمی بر زخم های تراکتورسازی ننهادند بلکه به اعتراف سرمربی تیم، کاملا مایه دردسر تیم شدند.

جان توشاک، اعتراف کرده که بازی دادن به این دو ستاره، یعنی اشکان دژاگه و مسعود شجاعی کاملا اشتباه بود. شجاعی کارت قرمز گرفت و اخراج شد و بدین ترتیب تراکتورسازی ده نفره توان مقاومت خود را از دست داد و اشکان هم دوئل ها و بازی های رود رو را به حریفان باانگیزه واگذار کرد تا حتی بعد از تعویض اش پرخاشگرانه با سرمربی خود بی ادبانه رفتار کند و معترض شود!

نگاهی به اظهارات تاسف بار جان توشاک بیندازید تا عمق ناراحتی او را از بازی این دو بازیکن ملی پوش اما پیر و خسته ببینید: 
«پس از نتیجه ۳ بر یک تغییراتی در تیم ایجاد کردیم و دو بازیکن ملی‌پوشم یعنی مسعود شجاعی و دژاگه را وارد زمین کردم. به نظرم این یک اشتباه بود و بازی را از دست دادیم. ما حتی نتوانستیم با این دو بازیکن بازی را تمام کنیم. مسعود شجاعی از داور دیدار کارت قرمز گرفت و اشکان دژاگه به خاطر اینکه فکر کردم شرایط بازی را ندارد، تعویض شد. در این شرایط خیلی سخت بود که با ۱۰ نفر بازی را ادامه دهیم.

از نظر من اینکه در ضربات پنالتی مقابل صنعت نفت شکست خوردیم نگران کننده نیست. مساله نگران کننده این است که ما بازی را خوب شروع کردیم و توانستیم در بازی پیروز باشیم اما زمانی که دو بازیکن بین‌المللی به بازی آمدند به مشکل خوردیم. یکی از آن‌ها اخراج شد و دیگری هم تعویض شد. اشکان انتظاراتی که ما داشتیم را برآورده نکرد. ما امروز دو اشتباه کردیم و بازی را به حریف دادیم.

من تصمیم گرفتم که بازی را بدون شجاعی و دژآگه آغاز کنم. این تصمیم درست من بود. من فکر کردم که زمانی که جلو هستیم با آوردن دو بازیکن باتجربه صنعت نفت را کنترل می‌کنیم اما این تصمیم اشتباه من بود.»

اما در مقابل همان نفرات بی نام و نشان و جوان، توانستند بازی را حداقل تا دقیقه 80 به خوبی اداره کنند و تراکتورسازی را به سوی یک برد شیرین رهنمون شوند. اما افسوس که به کار گیری این شاخ های زیبای گوزن کار دست تراکتورسازان داد.

بی هیچ حب و بغض و تعصبی لازم است هم مدیران و مربیان تیم و هم هوادران نگران و دلسوز این تیم به یاد داشته باشند که نام ها  نشان ها، فوتبال بازی نمی کنند بلکه لیاقت و شایستگی و تعصب است که به صورت ناشناس پشت حریف را به خاک می مالد.

به هر حال تراکتورسازی یک بازی برده را با یک شکست تلخ و کودکانه عوض کرد و نمکی شد بر زخم های دیرین این تیم پرشور.