- پایگاه خبری آذرقلم - https://azargalam.ir -

تشکیل بخش باسمنج خلاف شرع اعلام شد/ باسمنج در حال برگشت به تبریز!

[vc_row][vc_column][vc_column_text]آذرقلم: رئیس کمیسیون شهرسازی و معماری شورای اسلامی شهر تبریز گفت: به دنبال شکایت اعضای شورای اسلامی شهر و شهرداری مبنی بر مصوبه غیر قانونی تشکیل بخش باسمنج، دیوان عدالت اداری موضوع را از فقهای شورای نگهبان استعلام نموده که بر اساس رای این نهاد، تشکیل بخش باسمنج خلاف شرع اعلام شد.
به گزارش آذرقلم، فریدون بابایی‌اقدم در یکصد و هفدهمین جلسه علنی اظهار کرد: در ارتباط با باسمنج، چند روز پیش نظری از سوی شورای نگهبان صادر شد که در این نظریه تشکیل بخش شدن باسمنج خلاف شرع اعلام شده است.باسمنج در حال برگشت به تبریز!
وی در ادامه سخنان خود ابراز کرد: از تمام همکارانی که از ابتدای فعالیت شورای ششم با این موضوع صراحتا مخالفت کردند تشکر می‌کنیم، از همکاران شهرداری و به ویژه آقای عزتی همچنین آقای باغی مشاور حقوقی شهرداری نیز تشکر می‌کنم که در راستای ابطال این مصوبه تلاش کردند.
بابایی‌اقدم در پایان سخنان خود خاطرنشان کرد: خوشبختانه این ابطال اتفاق افتاده و زمینه آماده است تا دیوان عدالت رای اصلی را صادر کند، امیدوارم با همکاری شورا و شهرداری بتوانیم تا قبل از عید این رای ابطال شود.
شهر باسمنج که در ۱۰ کیلومتری جنوب‌شرق تبریز واقع شده، در اواخر دولت دوازدهم و با تصویب هیات وزیران و ابلاغ معاون اول رئیس جمهور وقت به عنوان سومین بخش شهرستان تبریز معین شد اما به عقیده برخی‌ها، این تغییر وضعیت منجر به توقف گسترش و توسعه شهرسازی در تبریز می‌شود و به همین دلیل اعضای شورای شهر تبریز و برخی کارشناسان امر اعتراض خود را نسبت به این اقدام اعلام کردند.

بر اساس مصوب جلسه هیات وزیران در تاریخ ۲۷ تیرماه ۱۴۰۰ در خصوص “تقسیمات کشوری در شهرستان تبریز استان آذربایجان‌شرقی” به پیشنهاد شماره ۲۱۰۶۵۲ مورخ ۲۴ اسفندماه ۹۹ وزارت کشور در شهرستان تبریز، یک بخش به نام باسمنج از ترکیب ۲ دهستان مهران‏رود و میدان‏چای با مرکزیت شهر باسمنج باید ایجاد شود.
این مصوبه هیات وزیران در حالی است که در سال ۹۱ و با تصویب شورای وقت شهر تبریز مصوبه الحاق باسمنج به شهر تبریز به تصویب رسیده و بعد از مدتی نیز شورای عالی معماری و شهرسازی نیز این الحاق را تائید کرد.[/vc_column_text][/vc_column][/vc_row]

چالش تازه ای به نام جدایی بخشی از حریم تبریز/ جایگاه تبریز روز به روز سقوط می‌کند

Posted By admin On In اخبار اصلی,سیاست,شهرستانها,شهری | No Comments

[vc_row][vc_column][vc_column_text]آذرقلم: رئیس کمیسیون شهرسازی و معماری شورای اسلامی شهر تبریز، گفت: شورای شهر و شهرداری باید نسبت به هرگونه تغییر حریم حساسیت نشان دهند.
به گزارش آذرقلم، فریدون بابایی‌اقدم در یکصد و هفتمین جلسه علنی شورای شهر تبریز طی تذکری اظهار کرد: اخیرا تحرکاتی مبنی بر جدایی بخشی از حریم تبریز به گوش می‌رسد که می‌خواهند با تصمیات سیاسی قسمتی از این شهر گرفته شود.
وی در ادامه سخنان خود افزود: بنده چند روز پیش در خصوص این موضوع اعلام موضع کرده و هشداری نسبت به هرگونه تغییرات در حریم شهر تبریز دادم، بعضا شاید برای یک تعداد از عزیزان سوال بود و حتی در این باره یکی از اصحاب رسانه با بنده تماس گرفته بودند و می‌گفتند که مسئولان گفته‌اند که موضوع تقسیم سیاسی به شورا ربطی ندارد و شورا در این باره هیچ‌گونه دخل و تصرفی نمی‌تواند داشته باشد.
رئیس کمیسیون شهرسازی و معماری شورای اسلامی شهر تبریز اذعان داشت: چند قانونی که در مورد این امر وجود دارد را بازگو خواهم کرد؛ ظاهرا این موضوع در قالب طرح از طرف یکی از نمایندگان و تأیید دیگر نمایندگان پیش می‌رود، اولا در قانون شوراها در بحث ماده ۸۰ که بارها هم تاکید شده که مطابق قانون نباید تداخلی داخل حریم و تقسیمات سیاسی باشد.
بابایی‌اقدم گفت: مرجع حل اختلاف در بحث تداخل مطابق قانون، شورای عالی شهرسازی و معماری است و در ماده ۱۳ هم در خصوص تخلف جرم‌انگاری شده و در آن جا جرائمی را برای متخلفان این امر لحاظ شده است.جایگاه تبریز روز به روز سقوط می‌کند/ تحرکاتی مبنی بر جدایی بخشی از حریم تبریز به گوش می‌رسد!
وی با بیان اینکه محدوده و حریم شهر تبریز بارها در صحن شورا مطرح شده است و نقشه های آن همه امور را مشخص کرده، در این نقشه محدوده شهر تبریز و حریم آن در سال ۱۳۹۵ دیده می‌شود.
رئیس کمیسیون شهرسازی و معماری شورای اسلامی شهر تبریز، تصریح کرد: سه شهرستان‌ بستان‌آباد با ۵ هزار هکتار، شبستر ۷ هزار هکتار و هریس با ۱۳۰۰ هکتار تداخل حریم با تبریز دارند، موضوع دیگر هم مربوط به تداخل با بخش ها بوده که با بخش خسروشاه ۵ هزار هکتار تداخل داریم که در نقشه هم علامت‌گذاری شده است.
بابایی‌اقدم ادامه داد: یک بخش قابل توجه هم بالغ‌بر ۲۶ هزار هکتار وجود دارد که بعد از تشکیل باسمنج آن را شاهد شده‌ایم، عملا ۱۰۰۱ هزار هکتار از وسعت حریم شهر تبریز تداخل حریم با بخش‌ها را داریم، با وجود صراحت‌های قانونی در طرح سوم جامع شهر تبریز اتفاقاتی در این خصوص رخ داده است.
رئیس کمیسیون شهرسازی و معماری شورای اسلامی شهر تبریز در بخش دیگری از سخنانش بیان کرد: شورای شهر و شهرداری باید نسبت به هرگونه تغییر حریم حساسیت نشان دهند و مانع از اتفاقات در این زمینه شوند، تجربه تلخی در بخش باسمنج داشتیم، گاها ادله‌هایی مطرح می‌شود که اشکالی ندارد ولی عین تهران باشد.
بابایی‌اقدم یادآور شد: تا به امروز در مورد ۲۶ هزار هکتار جدا شده تحت عنوان بخش باسمنج، علی‌رغم هشدار شورا اتفاقی نیافتاده است.
رئیس کمیسیون شهرسازی و معماری شورای اسلامی شهر تبریز در بخش دیگری از سخنان خود ابراز کرد: از شهرداری نیز گلایه داریم. مطابق قانون باید هشتاد درصد درآمد شهرداری‌ها باید در حریم هزینه شود، چرا با وجود اولویت‌هایی که مطرح شده است، نمایندگان مجلس دنبال چنین مسائلی هستند؟
وی ادامه داد: مقرر گردیده بود تا ۲۰۰ هزار واحد مسکونی اجرا شود که خواستیم چهار هزار آن در تبریز باشد ولی تاکنون اتفاقی در این راستا نیفتاده است.
بابایی‌اقدم خاطرنشان کرد: در بحث افزایش کرسی‌های نمایندگان تنها جایی که به آن اختصاص نیافت تبریز بود، چراکه روز به روز رتبه جمعیتی تبریز سقوط می‌کند، سکوت شورای شهر در این حوزه منجر به شهر شدن و بخش شدن روستاهای اطراف می‌شود و این امر به زیان کلانشهر تبریز است.
منبع: فارس[/vc_column_text][/vc_column][/vc_row]

حذف ایستگاه تبادل مترو، اقدامی غیرفنی و خیانت به شهر تبریز است 

Posted By admin On In اخبار اصلی,اقتصاد,جامعه,شهری,عناوین مهم | No Comments

[vc_row][vc_column][vc_column_text]آذرقلم: رئیس کمیسیون معماری و شهرسازی شورای اسلامی شهر تبریز در رابطه با احداث ایستگاه مترو گرجیلر به جای ایستگاه تبادل سه‌راهی امین گفت: این موضوع باید توسط کمیته کارشناسی کمسیون عمران و حمل و نقل شورای شهر بررسی شود تا منافع شهروندان و خاصه هویت و میرات تاریخی و فرهنگی شهر در آن مورد توجه قرار گیرد.
به گزارش آذرقلم، فریدون بابایی اقدم، رئیس کمیسیون معماری و شهرسازی این شورا با اشاره به فعالیت ایستگاه‌های مترو شهر تبریز اظهار داشت: نتایج مطالعات انجام یافته موید این امر بوده که مکان احداث ایستگاه 7 خط 2 باید در مجاورت ایستگاه 12 خط 1 در محلی در نزدیکی مسجد استادشاگرد در کنار هم باشند. بعدها به دلیل عدم امکان تملک، محل ایستگاه خط 1 به سه راهی امین منتقل شد.
و درنهایت انتقال ایستگاه خط ۲ به بازار بدلیل حذف امکان تبادل و خارج شدن خطوط از حالت شبکه، منتفی گردید و پیمانکار ملزم شد، مطالعاتی را انجام دهد.
در این مطالعات چندین گزینه برای محل ایستگاه خط 2 بررسی و محل مجاور ایستگاه خط 1 در خیابان سه راهی امین تأیید شد.
تمامی مطالعات انجام شده‌ی قبلی،‌ مؤید لزوم قرارگیری ایستگاه 7 خط 2 در مجاورت ایستگاه 12 خط یک بوده‌اند.
معاونت حمل و نقل و ترافیک شهرداری نیز در این خصوص نظراتی داشتند که در نهایت پیشنهادگردید، مشاوری مرضی‌الطرفین موضوع را مطالعه کرده و براساس نتایج آن عملیات اجرایی شروع گردد.
بابایی اقدم افزود: شرکت مشاور ره‌آورد طرح و اندیشه به عنوان مشاور مرضی الطرفین موضوع را با لحاظ تمامی پارامترهای دخیل بررسی کرده و گزینه نزدیک را به عنوان گزینه برتر معرفی کرد. پس از آن، مصوبات لازم از شورای ترافیک شهرستان و استان و … اخذ شد.
وی تصریح کرد: در برهه ای از زمان، در تصمیمی غلط، موضوع به کانون کارشناسان تهران ارجاع و نظریه‌ای توسط سه نفر از کارشناسان تهیه و ارسال شد.
این عضو شورای شهر تبریز افزود: نظریه مذکور علاوه بر اینکه دارای ایرادات اساسی است، یک مشکل خیلی مهم دارد و آن هم اینکه،‌ خود کارشناسان اعلام کرده‌اند که برای اظهار نظر قطعی، باید مطالعات مشاور ره‌اورد طرح و اندیشه به‌روزرسانی شود و چون این مهم انجام نشده، خودشان اعلام کرده‌اند که نظریه‌شان،‌ غیر قطعی و مشروط است. حال با این نظریه غیر قطعی و مشروط، در خصوص موضوع به این مهمی تصمیم‌گیری شده و به پیمانکار اعلام شفاهی شده که حفاری را شروع کند که هفته گذشته شروع کرده بود. ضمن اینکه، میراث فرهنگی قبلاً به کرات با عبور مسیر از خیابان جمهوری به صورت کتبی مخالفت و ممنوعیت آن را اعلام کرده است.
حال حتی اگر بدون اطلاع میراث، مسیر حفاری شود، قطعاً احداث ایستگاه در مجاورت بازار با مخالفت شدید میراث مواجه شده و قطعاً ایستگاهی در آنجا احداث نخواهد شد.
با توجه به ثبت جهانی بازار تبریز، این نگرانی هم وجود دارد که در میانه حفاری میراث متوجه موضوع شده و مانع ادامه حفاری شود. در این صورت، مجبور به دفن دستگاهها ر در وسط مسیر خواهیم شد. چون امکان بازگشت به عقب وجود ندارد. در صورت وقوق چنین اتفاقی، خط دو دچار دردسرهای عظیمی خواهد شد.
نکته قابل تامل،‌ حضور عزیزانی از بدنه پیمانکار در هیأت مدیره سازمان قطار شهری است که تصمیمات این چنینی با محوریت ایشان و در جهت منافع پیمانکار اتخاذ می گردد.
بابایی اقدم با اشاره به لزوم توجه به هویت و منافع شهر در پروژه‌های مختلف خاطرنشان کرد: غلبه تصمیمات مدیریتی بر مسائل فنی و ملاحظه منافع پیمانکار بر منافع و هویت تاریخی شهر بسیار مشهود می باشد. بر همین اساس از شهردار محترم تبریز و معاونت حمل‌ونقل و ترافیک شهری شهرداری می‌خواهم دستور توقف هرگونه عملیات اجرایی را صادر نمایند تا در جلسات تخصصی آتی کمسیون های ذیربط شورا ر بررسیها و کارشناسی‌های لازم در خصوص صورت گیرد تا آیندگان نگویند که نسبت به هویت و منافع شهرمان بی‌توجهی شده است.[/vc_column_text][/vc_column][/vc_row]

افشاگری بابایی اقدم از علت استعفای خود: دخالت نابجای خارج از شورای شهر در تصمیم گیری ها!

Posted By admin On In اخبار اصلی,سیاست,شهری | No Comments

[vc_row][vc_column][vc_column_text]آذرقلم: دیروز و در جریان انتخاب شهردار جدید تبریز، فریدون بابایی اقدم عضو شورای اسلامی شهر تبریز که پیش از این کاندیدای شهرداری تبریز بود از این کاندیداتوری کنار کشید و در ادامه و بعد از مشخص شدن سه گزینه نهایی شهرداری تبریز، با ارائه استعفانامه خود به رییس شورا از عضویت در شورای اسلامی شهر تبریز هم استعفا داد.
به گزارش آذرقلم، به نظر می رسد عضو متخصص و با سابقه شورای شهر تبریز، از برخی مسایل پشت پرده و مداخله جویانه در امور شورا و شهرداری گله مند است. تا جایی که در متن استعفا بلندبالای خود بعد از پیش کشیدن مسئله حاشیه نشینی و بافت فرسوده و امنیت شهروندان ساکن در این مناطق، به صراحت از «دخالت های نابجای خارج از شورای شهر در فرآیند تصمیم گیری های مهم» پرده برداشته است.
با تقدیم استعفا نامه خود به رئیس شورای اسلامی شهر تبریز از ادامه حضور در شورا استعفا داد.

به گزارش آذرقلم، متن استعفای بابایی اقدم به شرح زیر است:
بسمه تعالی
ریاست محترم شورای اسلامی کلانشهر تبریز
جناب آقای برگی
با سلام
با درود و سلام به روح کودکان، مادران و پدرانی که مظلومانه در پی حوادث طبیعی و انسانی قربانی بی تفاوتی ها، سهل انگاری ها و عدم احساس مسئولیت متولیان امر می شوند. به استناد ماده ۳۶ آیین نامه داخلی شورای اسلامی شهر تبریز، ضمن پوزش از مردم شریف تبریز خاصه ساکنان محلات حاشیه نشین و فرسوده شهر، بدینوسیله استعفانامه خویش از عضویت در شورای اسلامی کلانشهر تبریز را تقدیم ریاست محترم شورای شهر می نمایم.

از روزی که به نیت انجام رساله دکتری پا در محلات حاشیه نشین گذاشتم، همواره آرزو داشتم در جایگاهی باشم که بتوانم دردهای بدون شرح این همشهریان آشناتر از خواهران و برادرانم را با گوش جان شنیده و مرهمی بر زخم هایشان باشم. حضور ۸ ساله ام در شورای شهر، فرصت مغتنمی بود که آرزوی چندین ساله ام را تحقق بخشم، هرچند در حد توانم التیام بخش زخم های این عزیزان بوده ام، لیکن هر روز که می گذرد، تمام آمال و آرزوهایم را در حل معضل بدمسکنی، مظلوم ترین شهروندان تبریزی را نقش بر آب شده می بینم.

از اینکه به‌عنوان عضو شورای شهر علی‌رغم تلاش شبانه روزی در طی چندین سال اخیر، توان و قدرت لازم را برای درمان تن خسته و رنجور تبریز عزیزمان که غده های سرطانی از جای جای آن بیرون زده است را ندارم و صرفا تماشاگر ضجه ها و رنج های بی پایان حاشیه نشینان حاشیه ای و بعضاً حاشیه نشینان ساکن در متن شهر هستم، عمیقاً متاثر می شوم و اعتراف می کنم که از رساندن صدای اعتراض و التماس های بغض آلود فراموش شدگان شهر به سیاسیون قدرتمند غرق در تکبر فرعونی و دنیای کوچک سیاه و سفیدشان عاجز مانده ام.

می ترسم از روزی که حتی زلزله ای با شدت متوسط فاجعه انسانی حتمی مورد انتظار در این شهر را رقم زند و من نوعی با وقاحت و گستاخی تمام، ضمن شرکت در جلسات به اصطلاح مدیریت بحران که بی شباهت به نوش داروی بعد از مرگ سهراب نیستند، در کوچه پس کوچه های امروز و تل های مملو از آوار و جنازه های آنروز فقرای شهر، خود را مضطرب جلوه داده و عکس های یادگاری بگیرم. با وجود صدها هزار خانه غیر استاندارد و بی دوام در این شهر بی پناه، متولیان امر نبایستی حتی لحظه ای، پلک روی پلک گذارند.

می ترسم از آه مظلومانی که به امید اینکه ما بیداریم، جگر گوشه های خود را در بیغوله ها، زاغه ها و آلونک های گور مانند در خواب عمیقی فرو می برند، غافل از آنکه من و دیگر مسئولین این شهر در خوابی بسیار سنگین تر از آنان ولی در قیاسی مع الفارق در خانه های امن و سر بر بالش های نرم فرو رفته و روزهای خود را در درون لایه هایی از حلقه های متعدد چاپلوسان هزار چهره به پایان می بریم . از اینکه تنها پاسخم در دادگاه عدل الهی در روز محکمه خون های بیگناه ریخته شده بر زمین، نداشتن قدرت اجرایی و صرفاً فریاد زدن ها و قدم زدن های چندین ساله ام در کوچه پس کوچه های تنگ و باریک پلکانی ۴۲ متری، طرلان دره سی، ایده لی، قربانی، ماللازینال، قوشخانا سیلابی، خلیل آباد، کوثر، مینجو دره سی، تنیکه دره سی، کامران دره سی، الاتلار محله سی، اسماعیل بقال، منبع، کوی بهشتی، احمدآباد، یوسف آباد، سعیدآباد، شهدا، صالح آباد، آخماقیه، رواسان، سکگی لر، خلجان، کرگه، آناخاتون، کوی امام رضا، حوسن تویوخچی، امامیه، زنگوله باغ، طالقاتی، زوراباد، ۲۰ متری، زمزم، آخر مارالان، قازان داغی، گورخانا و شمس آباد و دهها خرابه آباد نام دیگر و محلات پرپیچ و خم بافت فرسوده ای همچون محلات منجم و چوخورلار و … خواهد بود، برخود می لرزم. هرگونه گام برداشتن در جهت حل مشکل بدمسکنی و مبارزه با جنبه کالبدی فقر شهری، نیازمند اراده ای ملی، استانی و شهری است که متاسفانه در شرایط کنونی، عزمی در این خصوص قابل مشاهده نیست .

متاسفانه چیزی که باید دغدغه باشد و تقلای روزها و پریشان خاطری شبها، برای اغلب متولیان امر، دغدغه نیست و صرفا خوراکی تبلیغاتی برای سخنرانی و اظهار فضل در برخی مناسبت ها و روزهای بحران های حادث شده در گوشه ای از کشور عزیزمان ایران . صدها هزار نفر از کودکان معصوم، زنان و مردان باشرف و غیرتمند شهر که تنها جرم شان فقیر بودن است، هرلحظه در گزند هجوم قهرآمیز طبیعت و بیداری و حرکت گسل خطرناک شهر هستند. هرچند، فروردین ۹۸ عاجز ماندن شهر از اسکان چند خانواده که در محله بهشتی بر اثر رانش زمین بی خانمان شدند، زنگ هشدار بسیار بزرگی از فقدان آمادگی و تاب آوری بسیار پایین شهر در قبال مخاطرات طبیعی را به صدا درآورد، لیکن یا شنیده نشد و یا خیلی زود به فراموشی سپرده شد .

دولت و شهرداری هرکدام عهده دار وظایف متعدد قانونی در این راستا هستند که هیچکدام عزم و جدیت لازم را ندارند و با این شرایط که یکی بر طبل ندارم می کوبد و با بی خیالی تمام مشغول گفتار درمانی و تشکیل جلسات به اصطلاح بازآفرینی صدمن یک غاز است و دیگری درگیر الویت اول و آخر خود دال بر تامین حقوق چند صد میلیاردی کارکنان خویش از جنس پول زور و غافل از هرج و مرج های شهری اعم از ساخت و سازهای غیر ضابطه مند و قلدر مآبی و یکه تازی برخی مدیران دسیسه چین که بجای فکر کردن به شهر و شهروندان برای برگزاری جلسات محفلی، حقوق آخر برج دریافت می کنند و معدود مدیران و کارکنان دلسوز و توانمند و کارگران اغلب زحمتکش، حاشیه نشینی و پرداختن به آن و هزینه برای حل یا کاستن از بار مشکلات آن خاصه بدمسکنی، محلی از اعراب ندارد.

حضور مستمرم در کنار حاشیه نشینان و درخواست ملتمسانه شان با الفاظی همچون «سیز الله بیزه بیر چاره قیلین»، «بیز یازیغیخ»، «بیزیم تکجه اومودوموز سیزسیز» و گفتن چشم و جواب های تکراری برای خیل سوالاتی با این مضمون که شما مسئولین برای حاشیه نشینان تبریز چه اقداماتی کردید و چه برنامه هایی دارید، برخی داستان ها و شخصیت ها همچون پینوکیو و چوپان دروغگو را برایشان تداعی می کند.

وقتی هنوز اراده و مکانیسمی بر تثبیت حاشیه نشینی و ساخت و سازهای غیرمجاز در شهر وجود ندارد و اولین گام عملی برای حل معضل این محلات که همانا به رسمیت شناختن حق مالکیت تصریح شده در سند توانمندسازی و قانون بازآفرینی، صدای اعتراض متولیان زمین های شهری خاصه سازمان های راه و شهرسازی را که حاشیه نشینان را غاصب زمین های خود معرفی می کنند، دراورده و محکوم به شکست می شود، امیدی به برداشتن گام های بعدی نیست.

ایمان راسخ داشتم که بعد از سال ها کسب علم و انجام پژوهش در دانشگاه و ۸ سال نمایندگی مردم در شورای شهر، بتوانم در حوزه اجرا و کسوت شهرداری تبریز، گام های اساسی را برای ساختن آینده ای بهتر برای تبریز عزیزمان بردارم، لیکن حال که به هر دلیلی این موضوع محقق نگردید، ضمن تشکر و سپاس از تمامی عزیزانی که طی دو ماه اخیر حامی و مشوق اینجانب برای تدوین و ارائه برنامه های کاندیداتوری ام برای سمت شهرداری بودند، به استحضار می رساند، همچنانکه در ایام تبلیغات انتخاباتی متعهد شده بودم، درصورت عدم برداشتن گام های اساسی در حوزه حاشیه نشینی تا خرداد ۱۴۰۱ از سمت خود استعفا نمایم، اینک با توجه به فضای پیش آمده و دخالت های نابجای خارج از شورای شهر در فرآیند تصمیم گیری های مهم ، ضمن آرزوی توفیق برای شهردار منتخب و همکاران شورای شهر، بجای اشغال صندلی شورا تا یکسال دیگر و تبدیل به یک عضو بی خاصیت و خنثی و عدم امکان تحقق اهداف و انگیزه های حضورم در شورای شهر مبنی بر اثرگذاری در زندگی تهیدستان شهر و ناتوانی در همراه کردن همکاران شورا، شهرداری و مجموعه های استانی، ضمن عذرخواهی مجدد از همه همشهریان خاصه بزرگوارانی که نام حقیر را در طی سه دوره انتخابات شورای شهر بر برگه های رای شان نوشته اند، دلیلی بر ادامه حضورم در این مسئولیت خطیر و تماشاگر صرف دردها و آلام فقرای شهر نمی بینم و ترجیح می دهم، بعنوان فعال اجتماعی در کسوت معلمی دانشگاه تا تحقق شرایط مساعد برای نقش آفرینی مجدد درخصوص اهداف والای خود در قبال همنوعان خویش، فعالیت نمایم.
فریدون بابائی اقدم
عضو شورای اسلامی شهر تبریز
هفتم شهریورماه ۱۴۰۰[/vc_column_text][/vc_column][/vc_row]

فریدون بابایی‌اقدم؛ از پارلمان شهری تا عمارت شهرداری

Posted By admin On In اخبار اصلی,سیاست,شهری,گزارش,یادداشت | No Comments

[vc_row][vc_column][vc_column_text]گزارش از: محمد امین خوش نیت

آذرقلم: عضو متخصص شورای ششم تبریز، اکنون با تجربه دو دوره حضور در پارلمان شهری این بار قصد دارد شانس خود را برای جلوس بر کرسی عمارت ساعت تبریز بیازماید.
به گزارش آذرقلم، هشت گزینه نهایی شورای ششم شهر تبریز برای تصدی پست شهرداری تبریز باقی مانده است و بر این اساس فریدون بابایی اقدم، یعقوب هوشیار، جعفر مدبر، حمید منجم، علی جعفری‌آذر، مظفر سلیمانی، یونس فاتح و عباس رنجبر باید این هفته از برنامه ها و اهداف خود در صحن علنی شورا دفاع کنند. امروز کارنامه و سوابق کاری و موضع گیری های «فریدون بابایی اقدم» یکی دیگر از گزینه های شهرداری را مورد بررسی قرار می دهیم:
***
دکتر فریدون بابایی اقدم با داشتن 47 سال سن، جزو یکی از گزینه های نسبتا جوان شهرداری تبریز است. در کارنامه او سوابقی چون: کارشناس ارشد سازمان مسکن و شهرسازی بندرعباس و اردبیل، عضو هیئت علمی دانشگاه محقق اردبیلی، استاد گروه برنامه‌ریزی شهری دانشگاه تبریز و منتخب سه دوره شورای شهر تبریز در دوره‌های چهارم، پنجم و ششم و نائب رئیس کمیسیون شهرسازی کلانشهرهای کشور ( 1398) به چشم می خورد.
محقق مطالعات جغرافیایی مرکز مطالعات دفاعی دانشگاه امام حسین شعبه شمالغرب، کارشناس شهرسازی سازمان مسکن و شهرسازی استان هرمزگان، کارشناس شهرسازی سازمان مسکن و شهرسازی اردبیل، مسئول دهیاران شهرستان تبریز، عضویت در مهندسین مشاور سامان گستر طرح تبریز و عضو هیات موسس کانون توانمندسازان حاشیه نشین شهر تبریز از دیگر سوابق کاری و تحقیقاتی بابایی اقدم است.
«فریدون بابایی اقدم» متولد سال ۱۳۵۳ محله اوغلی در محدوده شهرداری منطقه ۶ شهر تبریز است که تحصیلات خود را در تبریز به پایان رسانده است. فارغ التحصیل مقطع کارشناسی رشته جغرافیای انسانی- اقتصادی از دانشگاه اصفهان و مقطع دکترای برنامه‌ریزی شهری از دانشگاه تبریز در سال 1386. او بعد از شش سال که به دلایل شغلی ساکن اردبیل بود به تبریز آمد و در انتخابات چهارمین دوره شورای اسلامی شهر تبریز در سال 1392 از تبریز شرکت کرد. کسب حدود 20 هزار رای برای یک جوان تازه کار و در تجربه اول انتخاباتی، رای نسبتا قابل قبولی بود و سبب شد بابایی اقدم به عنوان نفر آخر به شورای 21 نفره تبریز راه پیدا کند. او در شورای چهارم عملکرد قابل قبولی از خود به جای گذاشت تا جایی که سبب شد در یک جهش رای باور نکردنی، تعداد آرایش نسبت به دوره قبل سه برابر شده و با کسب 60 هزار رای به عنوان شگفتی ساز انتخابات لقب بگیرد.
رویکرد سیاسی و جناحی خاصی از فریدون بابایی مشاهده نشده اما او هرگز در لیست اصلاح طلبان جایی نداشته و بر عکس مورد اقبال اصولگرایان بوده است. او اما قصد هم ندارد تا این دلبستگی خود به اصولگرایان را پنهان سازد. بابایی اقدم با لیست اصولگرایان وارد شورای شهر شده و در دوره تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد با دانشگاه امام حسین وابسته به سپاه همکاری های نزدیک داشته است. عضو بسیج محلات و اساتید بوده و بدین ترتیب رویکرد فکری و عقیدتی وی بیشتر به سمت اصولگرایان تمایل دارد. او در یک مصاحبه که در سال 1397 انجام داد به صراحت بر این رویکرد خویش پافشاری کرده و اعلام کرد که: «در آینده اگر باز بخواهم در انتخابات یا فعالیت سیاسی و حزبی شرکت کنم در جریان سیاسی اصولگرایی حضور خواهم داشت!»
عضو کم حرف اما گزیده گوی شورای شهر تبریز در دوره های چهارم تا ششم، با توجه به داشتن تخصص برنامه ریزی شهری، در تمام جلسات صحن علنی شورا و کمیسیون های تخصصی آن، آدم پرحرفی نیست و از اعضایی که در مورد هر موضوعی اظهار نطر می کنند و وقت شورا را می گیرند بارها گلایه کرده است. خونسردی در کلام، دقت در گزینش عبارات، اجتناب از موضع گیری های چالش برانگیز و نطق های مستدل از ویژگی های منحصر به فرد این عضو شورای شهر است.

نقش تعیین کننده بابایی اقدم در انتخاب شهرداران!
به صراحت می توان ادعا کرد که نقش فریدون بابایی اقدم در انتخاب شهرداران تبریز تعیین کننده و انکار ناپذیر بوده است!
در سال 1392 و در جریان انتخاب شهردار تبریز از بین گزینه هایی مانند: صادق نجفی، فرج قلی زاده و عباس رنجبر، برخلاف روند جاری در شورا و برخلاف انتظار همگان و در حالی که دو عضو دیگر شورای شهر عهدشکنی کرده و رای خود به فرج قلیزاده را پس گرفته بودند بابایی اقدم بر رای خود به نجفی پافشاری کرد و به پشتوانه «سوابق مدیریتی» به صادق نجفی رای داد تا مدیرکل بازرگانی آذربایجان شرقی که کارنامه خوبی در منطقه آزاد ارس بر جای نگذاشته بود به طور غیرمنتظره شهردار تبریز شود. البته خیلی ها دوران نجفی را یکی از دوره های ناموفق شهرداری تبریز می دانند به ویژه آنکه با بازداشت چهار عضو شورای شهر و بیش از 40 مدیر ارشد شهرداری که همگان این پرونده ها را ناشی از مدیریت ضعیف نجفی بر شهرداری می دانستند و کارنامه سیاهی را برای شهر تبریز رقم زد.
در سال 1396 هم و در حالی که گمان می رفت شهردار تبریز از بین گزینه های مهدی سلیمان پور یا عبادالله فتح اللهی انتخاب شود فریدون بابایی حضور فعالانه ای در صحنه انتخاب شهردار داشت و به یمن عهد شکنی دو عضو ائتلاف اصلاح طلبان یعنی مسعودی ریحان و نیکوخصلت، نتیجه به نفع رفیق دیرین بابایی یعنی ایرج شهین باهر رقم خورد. به گفته خودش، شهین باهر، شانس و اقبال چندانی برای شهردار شدن نداشت اما رایزنی ها و تلاش های او بقیه اعضای شورای شهر را اقناع کرد که به دوست دیرین اش یعنی شهین باهر رای دهند.
دوستی و نزدیکی شهین باهر و بابایی اقدم تا جایی بود که برخی از مدیران ارشد شهرداری و رسانه ها، به این گمان دامن زده بودند که شهردار تبریز، در انجام همه امور و از جمله اجرای طرح های عمرانی، تصمیم گیری های مدیریتی و عزل و نصب مدیران از بابایی اقدم مشاوره می گیرد. البته بابایی اقدم این موضوع را به شدت انکار می کرد و می گفت: شهین باهر خیلی کم از من مشاوره می گیرد. من نقشی در تصمیم گیری های او به ویژه در حوزه انتصابات ندارم. حتی شهین باهر در بین همه اعضای شورای شهر کمترین جلسات و مشاوره ها را با من دارد!

بابایی اقدم تا همین اواخر، خود را موظف و مکلف به حمایت از شهین باهر می دانست. اگر هم انتقادی از عملکرد شهرداری تبریز داشت به طور مستقیم این انتقادات را متوجه شخص شهین باهر نمی کرد اما در سال آخر شورای پنجم، میان او و شهردار وقت، اختلاف پیش آمد تا جایی که این عضو با سابقه شورای شهر و از حامیان سابق ایرج شهین باهر، در یادداشتی کنایه آمیز با طرح تمثیلی از ملانصرالدین و بالارفتن الاغ از پشت بام و … اختلافاتش را رسانه ای و آشکار کرد. او به این ترتیب از حمایت های خودش از باهر ابراز پشیمانی می کرد. به هر حال بابایی اقدم چهره ای مجرب و متخصص در حوزه شهرسازی به شمار می رفت و انتظاراتی داشت که برآورده نشده بود.

شاید به همین خاطر بود که ایرج شهین باهر شهردار قبلی تبریز که در این دوره شورای شهر نیز خود را به عنوان گزینه شهرداری مطرح کرده بود و قصد داشت به شهرداری خود استمرار بخشد این بار دیگر مورد توجه و حمایت بابایی اقدم قرار نگرفت و در همان دور اول از گردونه رقابت ها حذف شد! این موضوع، همان گزاره اصلی و اولی ما یعنی تاثیرگزاری بابایی در انتخاب شهرداران را اثبات می کند!
رویکرد انتقادی بابایی اقدم به مسایل شهری:
رصد سخنرانی ها و موضع گیری های بابایی اقدم در طی چند سال گذشته نشان می دهد که او نگاهی انتقادی به مسایل شهرسازی، مدیریتی و عمران شهری دارد. در همه نطق های پیش از دستور نیز بابایی اقدم نوک پیکان حمله خویش را متوجه بی توجهی دولت و مدیریت شهری به مسایل شهری کرده است. اما کانون توجهات و انتقادات وی بیشتر حول محور حاشیه نشینی، تخلفات شهرسازی، ایمنی شهر، ساخت و سازهای غیرمجاز و طرح جامع شهری دور می زند. او برخلاف برخی از اعضای شورای شهر که قصد داشته و دارند که با طرح مسائل عوامانه و عامیانه، وجهه ای مردمی از خود نشان دهند بیشتر تمایل دارد تا نگاهی تخصصی به مسایل شهری داشته باشد.
فریدون بابایی‌اقدم، به عنوان رئیس کمیسیون شهرسازی و معماری شورای اسلامی شهر زایش حاشیه‌نشینی و بافت های ناایمن در مناطق قبلی و نیز بروز شکل جدیدی از حاشیه نشینی در قالب انتقال حاشیه‌نشینی به روستاهای اطراف تبریز را دو تهدید عمده بافت شهری می داند و در صحن علنی شورا هشدار می دهد.
عمده ترین سخنرانی ها و موضع گیری های بابایی اقدم هم در طی هشت سال گذشته بر روی موضوع ساماندهی سکونت گاه های غیر رسمی متمرکز بوده است. وی، قدم اول در حل معضل حاشیه‌نشینی تبریز را شناسایی، به رسمیت شناختن این مناطق و تثبیت و جلوگیری از گسترش این بافت‌ها و قدم بعدی را برنامه‌ریزی برای مدیریت این موضوع می داند.
او بی محابا انگشت اتهام خود در مورد عامل اصلی گسترش حاشیه نشینی و تخلفات ساختمانی در شهر را متوجه شورای شهر و شهرداری می کند و می گوید: متاسفانه حاشیه نشینی دغدغه و اولویت جدی بسیاری از اعضای شورای شهر به عنوان ریل‌گذار امور شهری نیست بسیاری از ساخت و سازهای صورت گرفته نیز حتی زیرنظر حداقلی شهرداری نیست و تخلفات گسترده‌ای در این زمینه رخ می‌دهد.
ایجاد پلیس ساختمان، پیگیری سریع ایجاد دادسرای ویژه تخلفات ساختمانی، نصب تابلو مشخصات ساختمان در حین ساخت، پیگیری اقدامات لازم شورای شهر و شهرداری در راستای جرم انگاری تخلفات ساختمانی با همکاری دادگستری استان و حتی تخریب ماهانه یکی از ساختمان های غیرمجاز در مناطق دهگانه از جمله پیشنهادات جنجالی بابایی اقدم در شورای شهر تبریز است تا درس عبرتی باشد برای کسانی که با این روش شهر را از نظم و نظام شهرسازی خارج می‌کنند!


برخی مواضع :
_ به برخی از اظهارنظرهای انتقادی او در طی چهار سال گذشته نگاهی می اندازیم:
_ شهرداری به تذکراتی که اعضای شورا در صحن علنی می‌دهند توجه نمی‌کند .
_ نبود نظارت کافی بر پروژه‌های اجرا‌ شده در شهرداری تبریز همواره مشهود است
_ نمی‌توان از پشت میز بر مسائل نظارت کرد
_ شورای شهر شأن نظارتی دارد اما نظارت از پشت میز ممکن نیست.
_ شهروند درجه یک و دو نداریم. نباید اجازه می‌دادیم حقوق شهروندی مردم پایمال شود.
_ شهر تبریز یکی از شهر‌های دارای بدترین حاشیه‌نشینی است
_ قوانین و سیاست‌ها به‌درستی اجرا نشده و نمایندگان مجلس نیز نظارتی بر اجرای قوانین ندارند!
_ با وجود گذشت سال‌ها از وجود شهرداری‌ها همچنان معضل حاشیه‌نشینی وجود دارد
_ وظایف سایر ارگان ها به‌خاطر عافیت‌طلبی آنها نباید به دوش شهرداری باشد.
_ مسامحه با متخلفان عامل ایجاد حاشیه‌نشینی است
_ کمبود نیروی انسانی در سازمان آتش نشانی تهدیدی بزرگ برای شهر تبریز ( 1398)
_ متاسفانه در تبریز سرانه پارکینگ مشخص نیست
بخشی از عناوین مقالات چاپ شده و یا ارائه شده بابایی اقدم در کنفرانس های علمی:
_ زیباسازی مبلمان شهری
_ ارزیابی وضعیت کیفیت زندگی در بافت‌های فرسوده شهری
_ توسعه یافتگی شهرها
_ پیاده راه های شهری
_ بازآفرینی پایدار سکونتگاه های فرودست شهری
_ عوامل اقتصادی موثر بر توانمندسازی زنان در محلات فرودست
_ شهر و عدالت فضایی
_ پایگاه اجتماعی و اقتصادی قومیت ها با جدایی گزینی شهری
رونمایی از دو تصمیم جنجالی:
در پرونده کاری فریدون بابایی در کنار اظهارات متعدد و بسیاری که رسانه ای شده دو موضوع بیشتر به چشم می خورد. یکی مربوط به برچیدن کمیسیون های توافقات است و دیگر طرح جدید جامع شهری!
1) فریدون بابایی اقدم به گفته خودش در یکی از سفرهای خارجی به کشورهای اروپایی (دوسلدورف و پاریس و ورشو)، پس از مشاهده نحوه شهرسازی، اجرای قوانین و مقررات در این شهرها و به ویژه موضوع خط آسمان، سنگ بنای برچیدن کمیسیون های توافقات را در مناطق شهرداری پی ریزی کرد و خود از عضویت در این کمیسیون پرحاشیه و پرحرف و حدیث انصراف داد. در این کمیسیون ها توافقی بین شهرداری و مالک و سرمایه گذار صورت می گرفت و بدون توجه به بافت و نمای شهری و حقوق دیگر شهروندان اقدام به فروش تراکم می گردید. موضوعی که به شدت مورد انتقاد بسیاری از کارشناسان بود.
2) یکی دیگر از تصمیم گیری ها وموضع گیری های جنجالی فریدون بابای اقدم مربوط به طرح الحاق 9 روستای حاشیه ای به شهر و تبریز و طرح جامع سوم تبریز بود. طرحی که به شدت مورد حمایت معاون عمرانی استانداری ( پورمهدی) و صادق نجفی ( شهردار وقت تبریز) بود . اما در نهایت این متخصص برنامه ریزی موفق شد حرف خود را در شورای عالی شهرسازی و معماری کشور به کرسی بنشاند. هر چند برخی او را متهم به دخالت نظر شخصی برای توسعه روستای محل زادگاه وی ( اوغلی) کردند اما او این موضوع را کاملا رد می کند و می گوید: همچنان که حذف کد آبادی از روستای بزرگی مانند فتح آباد مد نظر بود بقیه هشت روستای حاشیه ای هم در این طرح مورد حمایت ما بود.
در طرح جدید جامع شهری که در سال 1394 از سوی شورای قبلی و برخی کارشناسان شهرداری به تهران ارجاع شده بود، حذف اراضی فرودگاه و بیش از شش هزار هکتار از اراضی شمالغرب تبریز و اضافه شدن ده ها هکتار از جنوبغرب تبریز و ضلع جنوبی اتوبان شهید کسایی به حریم شهر تبریز «توسعه سهند محور » مورد نظر بود که با توجه به توپوگرافی زمین و کاربری های مشکل دار این اراضی به هیج وجه توجیه اقتصادی و اجتماعی نداشت و هزینه های گزافی را به شهر تحمیل می کرد. بابایی اقدم با مخالفت جدی که در این باره از خود نشان داد موفق شد در سال 1395 تا در نهایت آن طرح را ملغی کرده و مجوز الحاق 9 روستا را به شهر تبریز دریافت کند. مصوبه ای که برای برخی مدیران وقت استان خوش نیامد از جمله ناراضیان صادق نجفی شهردار وقت تبریز بود که در صحن علنی شورا به شدت با بابایی مقابله کرد و از همین جا تقابل بین این دو تشدید شد.
گلایه ها و دلخوری ها:
بابایی اقدم از برخی سنگ اندازی ها و ناملایمات و سختی های کار در تبریز گلایه دارد. به باور او فضای کاری شهر تبریز خیلی سنگین است! او از این موضوع با عنوان «سنگ اندازی جلوی پیشگامان توسعه تبریز» یاد می کند ولی در عین حال تهدید می کند که: آستانه تحمل ما هم حدی دارد! مجموعه تذکراتی را که برخی نهادها به من کردند روزی منتشر خواهم کرد. آلبومی شده برای خودش!
بیشتر انتقاد و گلایه او متوجه فرمانداری است: «در مدیریت شهری امروز، حکمروایی خوب مطرح است و در این نوع حکومت، دولت فقط تسهیل گر است و نه تامین کننده. از قضا دولت باید استقبال کند. مجموعه های حاکمیتی به جای استقبال از مساله و مشکل ایجاد کردند. متاسفانه در دوره چهارم شورا حتی یک تذکر شفاهی هم نگرفتم. اما در شورای پنجم کلی تذکر کتبی گرفتم و بیشتر به خاطر موضع گیری ها، سخنرانی ها و مصاحبه هایم مورد ملامت و بی مهری قرار گرفتم! حتی فرمانداری تذکر داده که چرا به فلان روستا رفته اید و وعده داده اید، چرا در مورد بازار تبریز، سازمان ورزش و وضعیت پرسنل اظهار نظر کرده اید»!

کلام آخر:
حالا فریدون بابایی اقدم به عنوان یکی از سه عضو با سابقه شورای ششم تبریز (در کنار دبیری و اسوتچی) بعد از دو بار حضور در پارلمان شهری مصمم است تا شانس خود را برای کلیدداری شهر تبریز به بوته آزمون بسپارد.
عمده دیدگاه ها و مواضع او نشان می دهد که حداقل در دو دوره قبلی نطق ها و انتقادات او بیشتر متوجه تبعیض و بی عدالتی های شهری بوده است. بی عدالتی حاکم بر اجرای پروژ های عمرانی و خدماتی و شهرسازی و تقسیم شهر به منطقه کم برخوردار و برخوردار. فقیر و ثروتمند. فقر حاکم بر مناطق حاشیه نشین از مسایلی بود که همواره مورد انتقاد بابایی اقدم قرار داشت. موضوعی که با آرمان و اهداف ائتلاف های داخل شورای ششم همخوانی دارد. از این رو استقرار سیستمی که بتواند این تبعیض و نابرابری شهری را از بین برده و عدالت شهری را به مفهوم واقعی آن در شهر عملیاتی کند یکی از برنامه های مورد انتظار شورای ششم از بابایی اقدم است و این امر می تواند نقطه قوت عضو متخصص شورای شهر باشد.
او در هر دو جناح اقلیت و اکثریت شورای شهر تبریز طرفدارانی دارد و اگر بتواند نظر قاطبه آنها را به سوی خود جلب کند خواهد توانست تا به عنوان پنجاه و هفتمین شهردار تبریز تجربه ها و اندوخته های علمنی و ایده های خود را در سطح شهر تبریز عملی سازد.[/vc_column_text][/vc_column][/vc_row]