[vc_row][vc_column][vc_column_text]آذرقلم: در حالی که لیگ برتر در یک تعطیلی برنامه ریزی شده به سر می برد قربان بردیف سرمربی تراکتور از ارایه درخواست جدایی از تراکتور خبر داد. خبری که می تواند در اثنای برگزاری مسابقات حساس جام جهانی، آرامش تراکتوری ها را به هم بریزد.
به گزارش آذرقلم، قربان بردیف عصر چهارشنبه بعد از بازی دوستانه با العداله عربستان در جمع اعضای تیمش، اظهار داشت: طی روزهای اخیر موضوع بازگشت من به فوتبال روسیه مطرح شده و با پیگیریهای طرف مقابل، مذاکرات جدیتر شده و در همین راستا امروز درخواست جداییام از تراکتور را به مدیریت باشگاه ارائه دادم.
وی با بیان اینکه موضوع «پول» در انتخاب تیم جدید، مطرح نیست، تاکید کرد: جدایی از تراکتور صرفاً جبراً و بنا به نیاز فوتبال روسیه به من اتفاق افتاده است و برحسب وظیفه اخلاقی باید به این کشور بازگردم. ممنونم از آقای زنوزی که پیشنهاد حضور در تراکتور را به من داد و در این مدت به خوبی علاوه بر حمایت، تمامی امکانات و شرایط لازم را فراهم کردند.
وی در ادامه اضافه کرد: حضورم در تراکتور باعث شد که اعضای تیم، هواداران و ملّت ایران را بهتر بشناسم. اکنون رابطه دوستانه و صمیمی با همه شما دارم که دستیابی به این رابطه آسان نبود و پایان آن نیز آسان نخواهد بود.
بردیف در پایان گفت: امیدوارم هیأت مدیره و مدیریت باشگاه شرایط من را درک کنند و همچنین امید آنرا دارم که در آینده نیز بتوانم به باشگاه تراکتور کمک کنم.
مهدی کیانی، کاپیتان تراکتور نیز پس از پایان این اظهارات، خطاب به قربان بردیف، گفت: فارغ از تصمیم مدیریت باشگاه در قبال درخواست جدایی شما، به نمایندگی از بازیکنان از شما و همکارانتان تشکر میکنم. زحمات زیادی برای تراکتور و ما بازیکنان کشیدهاید و روزهای خوبی را با شما داشتهایم.
استعفای بردیف در هیات مدیره تراکتور بررسی میشود
مدیرعامل باشگاه تراکتورسازی گفت: فردا تراکتور از اردوی ترکیه به تبریز برمیگردد و استعفای بردیف در هیات مدیره باشگاه بررسی خواهد شد.
«ایوب بهتاج» مدیرعامل باشگاه تراکتور با اشاره به استعفای قربان بردیف سرمربی این تیم اظهار داشت: بردیف روز چهارشنبه درخواست جدایی از باشگاه تراکتور را مطرح کرد، او گفته است از باشگاه روسیه پیشنهاد مربیگری دریافت کرده است.
وی افزود: اینکه مربیای در فوتبال پیشنهاد مربیگری داشته باشد یک امر طبیعی است، بردیف نیز از این قاعده مستثنی نیست.
بهتاج خاطرنشان کرد: از روز چهارشنبه تراکتور اردویی دیگری را آغاز میکند که این اردو داخلی یا خارجی خواهد بود و برنامه آماده سازی تیم تغییر نمیکند.
شایان ذکر است، اردوی تراکتور در آنتالیای ترکیه که از ۲۰ آبان آغاز شده است، امروز -دوم آذرماه- به پایان رسید و اعضای تیم فردا به ایران برمیگردند.
بردیف: نمیتوانستم درخواست کشورم را رد کنم/ با غم و اندوه تراکتور را ترک میکنم
سرمربی تیم تراکتور گفت: در این باشگاه هر چه خواستم فراهم شده بود، اما نمیتوانستم درخواستی که از کشورم شده بود را رد کنم.
قربان بردیف رسما از تیم تراکتور جدا شد، حتی پیش از جلسه هیات مدیره باشگاه تراکتور که قرار بود امروز برگزار شود، وی جدایی خود از تراکتور را رسما اعلام کرد.
در فایلی که باشگاه تراکتور امروز منتشر کرده است، بردیف علت جدا شدنش را درخواست همکاری از کشورش عنوان کرده که نمیتوانسته آن را رد کند: من یک درخواست همکاری از کشورم روسیه دریافت کردم و به هرحال نمی توانستم این درخواست را درد کنم. میخواهم به هواداران تراکتور اعلام کنم که کلیه درخواست های ما به صورت کامل رعایت شده و هیچ مشکلی از این بابت نداشتیم و داخل باشگاه جو صمیمی و مناسب و شرایط خوبی برای کار فراهم بود. آنقدر صمیمی شدیم که مثل یک خانواده هستیم.
وی مسائلی مالی در این درخواست را رد کرده و عنوان داشت: فقط به دلیل درخواست همکاری از سوی کشورش از تراکتور جدا شده و امیدوار است تماشاگران تراکتور وی را درک و به تصمیمش احترام بگذارند و باز هم تاکید میکنم که جداییام به هیچ دلیل به مسائل مالی ارتباط ندارد.
بردیف با تمجید از مالک باشگاه تراکتور که امکانات خوبی را فراهم کرده، عنوان کرد: من رابطه عمیق ودوستانهای با زنوزی دارم و میدانم وی عاشق فوتبال و تیم تراکتور است و مدتی از هم دور خواهیم بود اما و دوستی من با زنوزی پایدار بوده و تداوم خواهد داشت.
سرمربی سابق تیم تراکتور به خاطرات خوبش با تیم تراکتور و هواداران این تیم پرداخته و عنوان کرد: مردم ایران بسیار مهربان بوده و تراکتور هواداران خونگرم و متعصبی دارند و من برای تیم تراکتور و هواداران این تیم آرزوی موفقیت داشته و با غم و اندوه تیم تراکتور را ترک میکنم، هر چند مطمئن هستم روزی دوباره به ایران سفر خواهم کرد.[/vc_column_text][/vc_column][/vc_row]
[vc_row][vc_column][vc_column_text]آذرقلم: حجت الله عبدالملکی در توئیتر خود نوشت: برای افزایش هماهنگی در دولت استعفا میدهم.
به گزارش آذرقلم، حجت الله عبدالملکی وزیر کار، تعاون و رفاه اجتماعی از سمت خود استعفا کرد.
متن استعفانامه وزیر کار به شرح زیر است:
بسمهتعالی
حضرت آیتالله رئیسی
رئیس محترم جمهوری اسلامی ایران
با سلام و تحیات و آرزوی توفیق و عافیت؛
ضمن تشکر از حسن نظر جنابعالی به اینجانب جهت تصدی مسئولیت وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی و قدردانی از اعتماد مجلس محترم شورای اسلامی، بهمنظور افزایش هماهنگی در دولت استعفای خود را از این سمت اعلام مینمایم.
اینجانب در طول حدود ۳۰۰ روز فعالیت در این وزارتخانه، همه تلاش خود را برای خدمت صادقانه به مردم عزیز کشور بهکار بستم و از همراهی صمیمانه همکاران این وزارتخانه در این مدت تشکر میکنم.
خود را سرباز کوچک نظام اسلامی و دولت مردمی میدانم و تا پای جان در مسیر تحقق آرمانهای رفیع آن و تحقق اهداف گام دوم انقلاب اسلامی مجاهدانه تلاش خواهم کرد و از هیچگونه خدمتی در این عرصه فروگذار نخواهم کرد انشاءالله.
با احترام
حجت الله عبدالملکی
سخنگوی دولت: دومین استعفای عبدالملکی مورد موافقت قرار گرفت
بهادری جهرمی گفت: روز گذشته وزیر کار دومین بار متوالی استعفای خود را تقدیم رییسجمهور کردند که دومین بار مورد موافقت رییسجمهور قرار گرفت.
علی بهادری جهرمی سخنگوی دولت صبح امروز سه شنبه (24 خرداد ماه) در نشست خبری تصریح کرد: روز گذشته وزیر کار دومین بار متوالی استعفای خود را تقدیم رییسجمهور کردند که دومین بار نیز مورد موافقت رییسجمهور قرار گرفته شد و آقای زاهدی وفا از امروز به عنوان سرپرست وزارت کار تعاون و رفاه اجتماعی منصوب شدند.
وی ادامه داد: آقای عبدالملکی از دولت جدا نخواهد شد و قرار است به عنوان مشاور رییسجمهور با دولت همکاری کند.[/vc_column_text][/vc_column][/vc_row]
[vc_row][vc_column][vc_column_text]آذرقلم: ظاهرا دومینوی تغییرات در تیم بحران زده تراکتور تمامی ندارد. حالا تنها سه روز بعد از کناره گیری سرمربی این تیم، مدیرعامل باشگاه تراکتور تبریز هم از مسئولیت خود استعفا کرد.
به گزارش آذرقلم، جمشید نظمی طی نامهای خطاب به عباس الیاسی، رئیس هیأت مدیره باشگاه تراکتور، ضمن اعلام استعفا از مدیرعاملی این باشگاه، از مسئولیت خود کناره گیری کرد.
گفتنی است برابر شنیدهها، این استعفا به دلیل برخی دخالتهای خارج از باشگاه در روند مدیریتی تراکتور تسلیم رئیس هیأت مدیره این باشگاه شده است.
جمشید نظمیسوم تیر ماه سال جاری برای دومین بار به عنوان مدیرعامل باشگاه تراکتور انتخاب شد و حالا بعد از حدود ۴ و نیم ماه، استعفا داد.
روز جمعه نیز فیروز کریمی سرمربی تراکتور از مسئولیت خود استعفا کرد.هیات مدیره باشگاه تراکتور هنوز در این مورد تصمیم نگرفته است.
از هوشنگ نصیرزاده به عنوان یکی از گزینههای احتمالی برای این پست در صورت موافقت هیات مدیره باشگاه با استعفای نظمی، نامبرده می شود.[/vc_column_text][/vc_column][/vc_row]
[vc_row][vc_column][vc_column_text]آذرقلم: دیروز و در جریان انتخاب شهردار جدید تبریز، فریدون بابایی اقدم عضو شورای اسلامی شهر تبریز که پیش از این کاندیدای شهرداری تبریز بود از این کاندیداتوری کنار کشید و در ادامه و بعد از مشخص شدن سه گزینه نهایی شهرداری تبریز، با ارائه استعفانامه خود به رییس شورا از عضویت در شورای اسلامی شهر تبریز هم استعفا داد.
به گزارش آذرقلم، به نظر می رسد عضو متخصص و با سابقه شورای شهر تبریز، از برخی مسایل پشت پرده و مداخله جویانه در امور شورا و شهرداری گله مند است. تا جایی که در متن استعفا بلندبالای خود بعد از پیش کشیدن مسئله حاشیه نشینی و بافت فرسوده و امنیت شهروندان ساکن در این مناطق، به صراحت از «دخالت های نابجای خارج از شورای شهر در فرآیند تصمیم گیری های مهم» پرده برداشته است.
با تقدیم استعفا نامه خود به رئیس شورای اسلامی شهر تبریز از ادامه حضور در شورا استعفا داد.
به گزارش آذرقلم، متن استعفای بابایی اقدم به شرح زیر است:
بسمه تعالی
ریاست محترم شورای اسلامی کلانشهر تبریز
جناب آقای برگی
با سلام
با درود و سلام به روح کودکان، مادران و پدرانی که مظلومانه در پی حوادث طبیعی و انسانی قربانی بی تفاوتی ها، سهل انگاری ها و عدم احساس مسئولیت متولیان امر می شوند. به استناد ماده ۳۶ آیین نامه داخلی شورای اسلامی شهر تبریز، ضمن پوزش از مردم شریف تبریز خاصه ساکنان محلات حاشیه نشین و فرسوده شهر، بدینوسیله استعفانامه خویش از عضویت در شورای اسلامی کلانشهر تبریز را تقدیم ریاست محترم شورای شهر می نمایم.
از روزی که به نیت انجام رساله دکتری پا در محلات حاشیه نشین گذاشتم، همواره آرزو داشتم در جایگاهی باشم که بتوانم دردهای بدون شرح این همشهریان آشناتر از خواهران و برادرانم را با گوش جان شنیده و مرهمی بر زخم هایشان باشم. حضور ۸ ساله ام در شورای شهر، فرصت مغتنمی بود که آرزوی چندین ساله ام را تحقق بخشم، هرچند در حد توانم التیام بخش زخم های این عزیزان بوده ام، لیکن هر روز که می گذرد، تمام آمال و آرزوهایم را در حل معضل بدمسکنی، مظلوم ترین شهروندان تبریزی را نقش بر آب شده می بینم.
از اینکه بهعنوان عضو شورای شهر علیرغم تلاش شبانه روزی در طی چندین سال اخیر، توان و قدرت لازم را برای درمان تن خسته و رنجور تبریز عزیزمان که غده های سرطانی از جای جای آن بیرون زده است را ندارم و صرفا تماشاگر ضجه ها و رنج های بی پایان حاشیه نشینان حاشیه ای و بعضاً حاشیه نشینان ساکن در متن شهر هستم، عمیقاً متاثر می شوم و اعتراف می کنم که از رساندن صدای اعتراض و التماس های بغض آلود فراموش شدگان شهر به سیاسیون قدرتمند غرق در تکبر فرعونی و دنیای کوچک سیاه و سفیدشان عاجز مانده ام.
می ترسم از روزی که حتی زلزله ای با شدت متوسط فاجعه انسانی حتمی مورد انتظار در این شهر را رقم زند و من نوعی با وقاحت و گستاخی تمام، ضمن شرکت در جلسات به اصطلاح مدیریت بحران که بی شباهت به نوش داروی بعد از مرگ سهراب نیستند، در کوچه پس کوچه های امروز و تل های مملو از آوار و جنازه های آنروز فقرای شهر، خود را مضطرب جلوه داده و عکس های یادگاری بگیرم. با وجود صدها هزار خانه غیر استاندارد و بی دوام در این شهر بی پناه، متولیان امر نبایستی حتی لحظه ای، پلک روی پلک گذارند.
می ترسم از آه مظلومانی که به امید اینکه ما بیداریم، جگر گوشه های خود را در بیغوله ها، زاغه ها و آلونک های گور مانند در خواب عمیقی فرو می برند، غافل از آنکه من و دیگر مسئولین این شهر در خوابی بسیار سنگین تر از آنان ولی در قیاسی مع الفارق در خانه های امن و سر بر بالش های نرم فرو رفته و روزهای خود را در درون لایه هایی از حلقه های متعدد چاپلوسان هزار چهره به پایان می بریم . از اینکه تنها پاسخم در دادگاه عدل الهی در روز محکمه خون های بیگناه ریخته شده بر زمین، نداشتن قدرت اجرایی و صرفاً فریاد زدن ها و قدم زدن های چندین ساله ام در کوچه پس کوچه های تنگ و باریک پلکانی ۴۲ متری، طرلان دره سی، ایده لی، قربانی، ماللازینال، قوشخانا سیلابی، خلیل آباد، کوثر، مینجو دره سی، تنیکه دره سی، کامران دره سی، الاتلار محله سی، اسماعیل بقال، منبع، کوی بهشتی، احمدآباد، یوسف آباد، سعیدآباد، شهدا، صالح آباد، آخماقیه، رواسان، سکگی لر، خلجان، کرگه، آناخاتون، کوی امام رضا، حوسن تویوخچی، امامیه، زنگوله باغ، طالقاتی، زوراباد، ۲۰ متری، زمزم، آخر مارالان، قازان داغی، گورخانا و شمس آباد و دهها خرابه آباد نام دیگر و محلات پرپیچ و خم بافت فرسوده ای همچون محلات منجم و چوخورلار و … خواهد بود، برخود می لرزم. هرگونه گام برداشتن در جهت حل مشکل بدمسکنی و مبارزه با جنبه کالبدی فقر شهری، نیازمند اراده ای ملی، استانی و شهری است که متاسفانه در شرایط کنونی، عزمی در این خصوص قابل مشاهده نیست .
متاسفانه چیزی که باید دغدغه باشد و تقلای روزها و پریشان خاطری شبها، برای اغلب متولیان امر، دغدغه نیست و صرفا خوراکی تبلیغاتی برای سخنرانی و اظهار فضل در برخی مناسبت ها و روزهای بحران های حادث شده در گوشه ای از کشور عزیزمان ایران . صدها هزار نفر از کودکان معصوم، زنان و مردان باشرف و غیرتمند شهر که تنها جرم شان فقیر بودن است، هرلحظه در گزند هجوم قهرآمیز طبیعت و بیداری و حرکت گسل خطرناک شهر هستند. هرچند، فروردین ۹۸ عاجز ماندن شهر از اسکان چند خانواده که در محله بهشتی بر اثر رانش زمین بی خانمان شدند، زنگ هشدار بسیار بزرگی از فقدان آمادگی و تاب آوری بسیار پایین شهر در قبال مخاطرات طبیعی را به صدا درآورد، لیکن یا شنیده نشد و یا خیلی زود به فراموشی سپرده شد .
دولت و شهرداری هرکدام عهده دار وظایف متعدد قانونی در این راستا هستند که هیچکدام عزم و جدیت لازم را ندارند و با این شرایط که یکی بر طبل ندارم می کوبد و با بی خیالی تمام مشغول گفتار درمانی و تشکیل جلسات به اصطلاح بازآفرینی صدمن یک غاز است و دیگری درگیر الویت اول و آخر خود دال بر تامین حقوق چند صد میلیاردی کارکنان خویش از جنس پول زور و غافل از هرج و مرج های شهری اعم از ساخت و سازهای غیر ضابطه مند و قلدر مآبی و یکه تازی برخی مدیران دسیسه چین که بجای فکر کردن به شهر و شهروندان برای برگزاری جلسات محفلی، حقوق آخر برج دریافت می کنند و معدود مدیران و کارکنان دلسوز و توانمند و کارگران اغلب زحمتکش، حاشیه نشینی و پرداختن به آن و هزینه برای حل یا کاستن از بار مشکلات آن خاصه بدمسکنی، محلی از اعراب ندارد.
حضور مستمرم در کنار حاشیه نشینان و درخواست ملتمسانه شان با الفاظی همچون «سیز الله بیزه بیر چاره قیلین»، «بیز یازیغیخ»، «بیزیم تکجه اومودوموز سیزسیز» و گفتن چشم و جواب های تکراری برای خیل سوالاتی با این مضمون که شما مسئولین برای حاشیه نشینان تبریز چه اقداماتی کردید و چه برنامه هایی دارید، برخی داستان ها و شخصیت ها همچون پینوکیو و چوپان دروغگو را برایشان تداعی می کند.
وقتی هنوز اراده و مکانیسمی بر تثبیت حاشیه نشینی و ساخت و سازهای غیرمجاز در شهر وجود ندارد و اولین گام عملی برای حل معضل این محلات که همانا به رسمیت شناختن حق مالکیت تصریح شده در سند توانمندسازی و قانون بازآفرینی، صدای اعتراض متولیان زمین های شهری خاصه سازمان های راه و شهرسازی را که حاشیه نشینان را غاصب زمین های خود معرفی می کنند، دراورده و محکوم به شکست می شود، امیدی به برداشتن گام های بعدی نیست.
ایمان راسخ داشتم که بعد از سال ها کسب علم و انجام پژوهش در دانشگاه و ۸ سال نمایندگی مردم در شورای شهر، بتوانم در حوزه اجرا و کسوت شهرداری تبریز، گام های اساسی را برای ساختن آینده ای بهتر برای تبریز عزیزمان بردارم، لیکن حال که به هر دلیلی این موضوع محقق نگردید، ضمن تشکر و سپاس از تمامی عزیزانی که طی دو ماه اخیر حامی و مشوق اینجانب برای تدوین و ارائه برنامه های کاندیداتوری ام برای سمت شهرداری بودند، به استحضار می رساند، همچنانکه در ایام تبلیغات انتخاباتی متعهد شده بودم، درصورت عدم برداشتن گام های اساسی در حوزه حاشیه نشینی تا خرداد ۱۴۰۱ از سمت خود استعفا نمایم، اینک با توجه به فضای پیش آمده و دخالت های نابجای خارج از شورای شهر در فرآیند تصمیم گیری های مهم ، ضمن آرزوی توفیق برای شهردار منتخب و همکاران شورای شهر، بجای اشغال صندلی شورا تا یکسال دیگر و تبدیل به یک عضو بی خاصیت و خنثی و عدم امکان تحقق اهداف و انگیزه های حضورم در شورای شهر مبنی بر اثرگذاری در زندگی تهیدستان شهر و ناتوانی در همراه کردن همکاران شورا، شهرداری و مجموعه های استانی، ضمن عذرخواهی مجدد از همه همشهریان خاصه بزرگوارانی که نام حقیر را در طی سه دوره انتخابات شورای شهر بر برگه های رای شان نوشته اند، دلیلی بر ادامه حضورم در این مسئولیت خطیر و تماشاگر صرف دردها و آلام فقرای شهر نمی بینم و ترجیح می دهم، بعنوان فعال اجتماعی در کسوت معلمی دانشگاه تا تحقق شرایط مساعد برای نقش آفرینی مجدد درخصوص اهداف والای خود در قبال همنوعان خویش، فعالیت نمایم.
فریدون بابائی اقدم
عضو شورای اسلامی شهر تبریز
هفتم شهریورماه ۱۴۰۰[/vc_column_text][/vc_column][/vc_row]
آذرقلم: ماجراهای تلخ تراکتور گویا قصد تمامی ندارد. پس از شکست های پی در پی این تیم در لیگ برتر، و کنار رفتن دنیزلی، این تیم دربی را هم برای اولین بار واگذار کرد و به دنبال آن، مدیرعامل هم کنار کشید. زنجیره ای از اتفاقات ناگوار برای این تیم محبوب!
به گزارش آذرقلم، در پی نتایج ضعیف تیم فوتبال تراکتور، غلامرضا صادقیان استعفا خود را به مالک باشگاه اعلام کرد.
در متن این استعفا آمده است:
با درخواست جنابعالی مسوولیت باشگاه بزرگ تراکتور را از اوایل خردادماه قبول نمودم تا بتوانم همانند سابق در زیرمجموعه گروه مثمرثمر واقع شده و بتوانم برای مردم آذربایجان و هواداران پرشور تراکتور شورآفرین باشم.
در بخشهای مختلف باشگاه با حمایتهای جنابعالی توانستیم تغییرات مثبتی ایجاد کرده و به دفعات شور و شوق را به هواداران ارزانی کنیم.
ولی متاسفانه به دلایلی که مفصلا توضیح داده شده باشگاه روند عادی را طی نمیکند و همانطور که در جریان هستید کنترل موفقیت در باشگاه تراکتور در دست مدیریت نبوده و تصمیمات غیر مدیریتی و غیر ورزشی اجازه اداره باشگاه را از اینجانب سلب نموده است، از این رو بدینوسیله استعفا خود را اعلام مینمایم.
انشاءالله به عنوان یک هوادار شاهد موفقیتهای تراکتور باشم.
آذرقلم: بگذارید این نوشتار را با یک مثال شروع کنم. وقتی هوا گرم میشود مردم به پشت بامها میروند و کولرهای خود را سرویس میکنند تا در تابستان به آن پناه ببرند.
به گزارش آذرقلم، مردم در زمستان هم کولرها را جمع میکنند و به گرمای بخاری و یا شوفاژ پناه میبرند.
آنها هیچ وقت اصرار ندارند چون کولر را سرویس کردهاند یا به زحمت بخاری را راه انداختهاند، حتما در زمستان یا تابستان هم از آن استفاده کنند.
دنیای سیاست هم همین است. برخی آدمهای برای مقطعی مناسب هستند و بعد از مدت دیگر جواب نمیدهند و باید جای خود را به دیگری بدهند.
در سپهر سیاست ایران، حسن روحانی به « شیخ دیپلمات» معروف است. او در مهمترین مذاکرههای تاریخ جمهوری اسلامی با دولتهای خارجی حضور داشته است.
نقش موثر در ماجرای مک فارلین، حضور در مذاکرات ایران و عراق بعد از جنگ 8 ساله، ریاست گروه مذاکرهکننده در پرونده هستهای در دولت اصلاحات و بالاخره برجام.
حالا تمام راههای مذاکره بسته شده است و تقریبا حسن روحانی شانسی برای اداره کشور از طریق مذاکره و گفتوگو با طرفهای مقابل ندارد. آمریکا حرف خود را میزند. اروپا منفعل است و دقیقا نمیداند در مقابل ایران و آمریکا چه باید بکند، عربستان و اسرائیل هم تا آنجایی که میتوانند در حال موش دواندن در این فضا هستند.
فضای روحانی، فضای مذاکره است و الان دیگر استراتژیهای او جواب نمیدهد و کشور در حالت سکون مانده است. فضای جدید سیاست جهانی شاید احتیاج به آدم تازهای داشته باشد.
روحانی میتواند به عنوان اولین رییس جمهور مستعفی ایران شناخته شود. رییس جمهوری که بعد از دیدن به گِل نشستن کشتی برجام، از سمت خود استفعا داد تا فرد دیگری عهده دار سمت ریاست قوه مجریه شود.
روحانی انتخاب مناسبی برای سال 92 بود. در آن زمان ایران احتیاج به مذاکره و گفتوگو داشت و طرفهای مقابل نیز برای این کار آماده بودند. شاید هر فردی به غیر از روحانی به قدرت میرسید ما شاهد امضای برجام نبودیم.
حالا داستان فرق کرده است و ایران احتیاج به دولتی دارد که بتواند گلیم خود را در شرایط فعلی از آب بیرون بیاورد.
در سراسر جهان هم شاهد اینگونه استعفاها هستیم. دولتهایی که میبییند سیاستهای آنها بر خلاف جریان آب است و به همین خاطر کنار میروند تا دولتی جدید کار را به دست بگیرد.
در حال حاضر روحانی هرچه دست و پا هم بزند چون خلاف جریان آب شنا میکند و جلو نخواهد رفت تازه اگر آب او را عقبتر نبرد.
ماموریت روحانی رسیدن به توافق هستهای بود و حالا به نظر میرسد این ماموریت به پایان رسیده است و بهتر است فرد دیگری با ماموریتی جدید پای به عرصه سیاست ایران بگذارد.
او امروز هم در خارج با سدی محکم روبرو است و هم در داخل مشکلات ریز و درشتی دارد.
استعفا موجب بدنامی نیست اتفاقا با خوشنامی همراه است. به نظر میرسد ادامه دولت روحانی تنها برای او و حتی جریانهای حامی دولت، بدنامی به همراه خواهد داشت و بهتر است رییس جمهور با یک استعفا و شرح دلایل آن نام نیکی از خود در تاریخ به یاد بگذارد.
مصطفی داننده/ عصر ایران
آذرقلم: در حالی که برخی رسانه های آذربایجان شرقی خبر استعفای مدیر کل آموزش و پرورش آذربایجان شرقی برای شرکت در انتخابات مجلس را منتشر کردند رئیس دفتر این مدیر، ساعاتی پس از انتشار خبر، آن را تکذیب کرد.
به گزارش آذرقلم به نقل از مهر، جعفر پاشایی مدیر کل آموزش و پرورش آذربایجان شرقی به منظور ورود به انتخابات مجلس شورای اسلامی از حوزه انتخابیه هشترود از سمت خود کناره گیری کرد.
این اولین استعفای انتخاباتی در آذربایجان شرقی است که پاشایی عزم بهارستان کرده است.
دوشنبه ۱۳ خرداد، آخرین روز کاری جعفر پاشایی در سکان داری آموزش و پرورش استان است.
به دنبال انتشار این خبر، اما رییس دفتر مدیرکل آموزش و پرورش، خبر استعفای پاشایی برای حضور در انتخابات را تکذیب کرد. البته هنوز روشن نشده، ایشان خبر استعفا را تکذیب کرده اند یا خبر استعفا به خاطر حضور در انتخابات را!
پیش بینی میشد تنی چند از اعضای شورای شهر تبریز نیز عزم بهارستان کرده و از مسئولیت شأن استعفا دهند که هیچکدام حاضر به قبول چنین ریسکی نشدند.
گفته میشود چند مدیر استانی دیگر قرار است طی این هفته با کناره گیری از مسئولیتهای خود، وارد تنور داغ انتخابات مجلس شوند. ۱۶ خرداد ماه آخرین مهلت استعفای مدیران برای حضور در انتخابات است.
آذرقلم: شورای پنج نفری شهر باسمنج از توابع تبریز، با استعفای شهردار این شهر موافقت کرد اما با پس گرفتن استعفا از سوی شهردار مخالفت نمود!
به گزارش آذرقلم، یکی از اعضای شورای شهر باسمنج در گفتگو با خبرنگار آذرقلم ضمن اعلام این خبر افزود: شورای شهر باسمنج که پیش از این با استعفای علی عنصری شهردار این شهر موافقت کرده بود بعد از پس گرفتن استعفا از سوی وی مخالفت کرد و رسیدگی به این موضوع را منوط به رای و تصمیم کمیته تطبیق فرمانداری شهرستان تبریز دانست.
علی عنصری که به مدت دو سال شهردار این شهر بود به دلیل آنچه مشکلات خانوادگی خوانده هشتم فروردین ماه استعفا کرد ضمن آنکه عملکرد او در طی یک و نیم سال گذشته هم نتوانست رضایت شورای شهر باسمنج را تامین کند. بنابراین شورای شهر در اولین جلسه رسمی خود با مجموع 4 رای از 5 عضو، با استعفای شهردار موافقت کرد. اما به فاصله کمتر از بیست روز، عنصری استعفای خود را پس گرفت و سبب بروز برخی تنش ها و اختلاف نظرها در مورد ادامه کار یا برکناری عنصری در شورای شهر باسمنج گردید. اکنون و بعد از پس گرفتن استعفا از سوی عنصری، شورا بر تصمیم خود پافشاری کرده و دیگر حاضر نیست او را به عنوان شهردار این شهر قبول کند.
باسمِنْج یکی از شهرهای مرکزی آذربایجان شرقی است که در بخش مرکزیشهرستان تبریز واقع شدهاست. این شهر در ۱۰ کیلومتری جنوبشرق مرکز استان قرار گرفته و با ۱۱٬۱۹۰ نفر جمعیت در سال ۱۳۹۰ خورشیدی، بیست و دومین شهر آذربایجان شرقی محسوب میشود. یوسف عنصری هم، از آبان ماه سال 96 شهردار این شهر بود.
بودجه این شهر در سال 98 بیش از 140 میلیارد ریال پیش بینی شده است.