آذرقلم: این روزها اخبار عجیب و غریبی در شهر تبریز پخش می شود. مثل اینکه حیوانات و جک و جانور هم برای زندگی شهرنشینی خیلی علاقه مند شده اند. فیلمی در فضای مجازی دیدم که یک گله گوسفند بدون ترس و هراس آزادانه در حال چرا (ببخشید عبور) از یک خیابان بودند. و من دیدم که کسی در این گرانی گوشت حتی نگاه چپ هم به آنها نداشت. گله های سگ هم به وفور از بالا تا پایین شهر را در حال قدم زدن و پارس کردن و گشت و گذار هستند و کسی نمی تواند از ترس گروه های زیست محیطی به آنها بگوید که بالای چشمتان ابروست!
حالا اینکه چیزی نیست. چند روز پیش یک گوساله در حال پیاده روی در خیابان ارتش در حال دویدن و ورزش بود. حالا بماند که سانحه تصادفی را هم رقم زد. اصلا ول کنید این حضور پررنگ حیوانات در شهر را. بیایید از نگاه یک کارشناس راهنمایی و رانندگی حادثه برخورد این گوساله با یک شهروند را (از قضا خبرنگار و حقوق بگیر بوده!) مورد بررسی قرار دهیم. شما حتما دیدید که وقتی تصادفی جزئی در خیابان ها رخ می دهد همه مردم یک پا کارشناس و مامور راهنمایی و رانندگی و قاضی و صافکار و تعمیرکار می شوند و به تحلیل و نظریه پردازی و صدور رای می پردازند. چه ایرادی دارد ما هم در این یک قلم حادثه، خودمان را مامور و کارشناس جا بزنیم؟!
با مرور تصاویر به دست آمده از دوربین های مدار بسته حاضر در صحنه تصادف در خیابان ارتش شمالی و تصادف ناگوار یک فروند (ببخشید راس) گوساله با این شهروند چند نکته قابل اشاره است. به نظرم از این پس اطلاق عنوان «راس» برای گاو و گوسفند با توجه به قیمت آنها، نوعی بی احترامی به جایگاه والای آنها باشد. بنابراین دستگاه و فروند عناوین بهتری هستند!
بررسی ها نشان می دهد که در این یک قلم، عابر پیاده صد در صد مقصر بوده. تقصیر ایشان از چند جهت است:
1) عابر در حال صحبت با گوشی تلفن همراه دیده شده است. قطعاً تلفن کردن در حین رانندگی (ببخشید پیاده روی در پیاده روهای پر از چاله شهر) خلاف مقررات بوده و می تواند بستر بروز سوانح ناگوار مثل تصادف با گوساله های فراری شهر به خاطر حواس پرتی باشد.
2) بررسی فیلم ها و تصاویر نشان می دهد که عابر مورد نظر، به عنوان متهم اصلی پرونده به دلیل «انحراف به راست ناگهانی» سبب بلاتکلیفی، حواس پرتی و آشفتگی احوال گوساله در حال فرار شده و در نتیجه تصادف رخ داده است. چه بسا اگر این عابر پیاده و شهروند، میدان و مسیر عبور را برای این حیوان زبان بسته بینوای بیگناه باز می کرد قطعا حادثه ای هم رخ نمی داد. از این لحاظ، عابر انسانی در این حادثه مقصر اصلی تشخیص داده می شود. توقف بیجای عابر پیاده هم مزید بر علت شده و بر شدت خسارات حادثه افزوده است.
3) بررسی های میدانی، بالینی، ظاهری و تصویری نشان می دهد که برخورد چرخ های سنگین (ببخشید پاهای گوساله) به شکم عابر پیاده از روی عمد نبوده و عابر پیاده مورد نظر، به عمد خودش را زیر گوساله انداخته تا به بهانه مصدومیت از مرخصی های اداری استفاده کرده و از اداره جیم بشوند. ضمن آنکه با ظاهرسازی و عوام فریبی قصد تشویش اذهان عمومی علیه وضعیت شهر و نیز علیه این حیوانات بی آزار ولی گران قیمت را داشته است. تحقیقات کارشناسی و پنهانی ما ثابت کرده است عابر پیاده که خود را زمین زده، هم خبرنگار بوده و هم حقوق بگیر. و جالب آنکه چندین ماه از خرید گوشت برای خانه خود ناتوان بوده و با این اقدام انتحاری قصد داشته حداقل به بهانه ی کوفتگی شکم و سینه، تلاش برای ممانعت از حرکت گوساله و توقف سرعت غیرمجاز این حیوان، پاداشی به میزان یک کیلو گوشت به همراه استخوان و چربی دریافت کند! اما این حرکت غیراخلاقی و غیرحرفه ای نامبرده از سوی کارشناسان فنی، «تمارض» تشخیص داده شده و هیچ ارزشی در هیچ محکمه ای ندارد. گذاشتن دست بر روی سینه و پهلو توسط فرد مصدوم در روزهای بعد از حادثه هم نوعی ظاهرسازی، مظلوم نمایی و در جهت فریب افکار عمومی تشخیص داده می شود. شاید ایشان تحت تاثیر فیلم های گانگستر خارجی و اسپانیولی قرار داشته و سعی کرده مثل گاوبازان بزرگ آن خارجی ها، این گوساله را مهار و شکار کند!
4) بررسی کارشناس بیمه هم نشان می دهد که ادعاهای این شهروند خبرنگار مثل ادعاهای قبلی همه خبرنگاران، در مورد وارد آمدن خسارت سنگین مالی بر بدنه، کذب بوده و صرفا با یکی دو عدد قرص مسکّن قابل رفع است. و آه و بیداد و ناله هایشان از سر شکم سیری، فضاسازی تبلیغاتی و دراستای ریختن آب بر آسیاب دشمنان و مزدوران و ایادی خارجی آنها بوده است. بررسی کارشناسان فنی و تعمیرگاهی ما نشان می دهد که سپر و بدنه ایشان بدون رنگ و از طریق اندک عملیات صافکاری توسط «مشدعلی صافکار» قابل اصلاح و مرمت است و نیاز به بستری و مرخصی و توقف و توقیف و پارکینگ ندارد. کما اینکه پوست کلفت بودن این خبرنگاران پیش از این نیز بر همگارن اثبات شده است.
مراتب جهت استحضار عموم مردم، جامعه خبری، شخص عابر پیاده و ایضا گوساله بینوا به حضور ایفاد می گردد.
امضا: امین الضرب، کارشناس رسمی فنی، دامداری، خبرنگاری و غیره (غیر از شهرداری)
رونوشت:
مسئولان شهری
راهنمایی و رانندگی
گروه های زیست محیطی
دامپزشکی
محیط زیست
بیمه حوادث شهری
خانه مطبوعات
اتحادیه قصابان
و غیره…