- پایگاه خبری آذرقلم - https://azargalam.ir -

ضرورت اصلاح نظام آموزشی، متناسب با نیازهای مردم

یادداشت: کمال الدین نیک رفتار خیابانی

آذرقلم: مهر ماه فرا رسید و سال جدید تحصیلی مدارس و دانشگاه ها آغاز شد. این آغاز، فرصتی برای انعکاس دیدگاه ها درباره ضعف های تعلیم و تربیت در کشورمان هست. در این یادداشت نگاهی به کاستی های نظام آموزشی مدارس کشورمان در توانمندسازی نسل جوان خواهیم داشت.

یکی از دغدغه های امروزی این هست که توانمندسازی افراد جامعه از کجا باید شروع شود؟ جواب این سئوال را برخی، خانواده ها و اغلب، مدارس می دانند. مسلما تربیت خانواده ها نیز به نوعی به نظام آموزشی برمی گردد. در زندگی و شرایط جدیدی که با آن مواجه هستیم، بدون آموزش و یادگیری نمی توانیم به اهداف عالیه مان برسیم. حتی از نظر من مسائل پیش پا افتاده ای نظیر طرز راه رفتن و نشستن نیز باید به مردم آموزش داده شود!

سئوال های اساسی در این حوزه هست که باید جواب داده شود. از جمله این سئوالات اطلاعات مربوط به طرز صحیح زندگی- چگونگی ازدواج و انتخاب همسر- تغذیه صحیح و اطلاعات اولیه درباره طب سنتی و مزاج- چگونگی حفظ سلامتی در زندگی- آموزش های شهروندی- کمک های اولیه پزشکی- موارد مربوط به ارتباطات مناسب با همسر و همسرداری و موارد بسیار دیگری را شامل می شود، هست را یک نوجوان و جوان از کجا باید کسب کند؟

همه می دانیم که بیشترین مهارت هایی که فرد در طول زندگی به آنها نیاز مبرم داشته و در هر زمان و مکانی می تواند به دردش بخورد موارد فوق الذکر هست که متاسفانه در نظام آموزشی ما جایی ندارند!

آموزش مهارت های زندگی

مهارت های زندگی از جمله مهارت هایی هست که همه مان برای موفقیت در خانواده- محیط کاری- اجتماع و … به آنها نیاز مبرم داریم. همه خانواده ها و والدین مسلما توان و اطلاعات کافی برای ارائه چنین آموزش هایی را به فرزندان شان ندارند. ثانیا اگر هم چنین مواردی توسط والدین آموزش داده شود استاندارد مشخصی را نداشته و می تواند بعدها شخص را دچار تعارضات و مشکلاتی نماید.

برای نمونه به آشپزی که جزو موارد مهم است می توان اشاره کرد. دخترانی هستند که بخاطر ادامه تحصیل و اشتغال، از این مورد مهم غافل شده اند!

لذا بهتر است آموزش مهارت های زندگی شامل توانایی های تصمیم‌گیریحل مسئلهتفکر خلاقتفکر نقادانه– برقراری رابطه مؤثر با دیگران- همدلی با دیگران- رویارویی با هیجان‌ها و استرس‌هادر مدارس و در سنین مناسب نوجوانی داده شود تا در سنین بالاتر مورد استفاده شان قرار گیرد و پایه موفقیت هایشان شود.

مزاج و طب سنتی

از جمله مسائل مهمی که در آموزه های طب سنتی کشورمان مورد تاکید قرار می گیرد، شناختن مزاج خویش هست. شناخت مزاج می تواند به فرد برای خودشناسی بهتر و اینکه چگونه زندگی و تغذیه کند، بسیار کمک نماید.

ایران با داشتن ادبیات قوی در زمینه طب سنتی و استاد مسلم این علم ابن سینا، چرا توان ارائه این علوم به نسل جوان را ندارد؟ چرا همه باید به یک شکل و سیستم زندگی و تغذیه نمایند؟ آیا این موضوع بعدها انسان را دچار مشکل نمی سازد و بیماری های مختلفی را بر او تحمیل نمی کند؟

آموزش و پرورش می تواند با ارائه اصول و اطلاعات اولیه مزاج شناسی و طب سنتی، نوجوانان را آگاه ساخته و زمینه ای برای تغذیه مناسب هر شخصی با توجه به مزاجش را فراهم سازد. بعبارت دیگر سلامتی و طول عمر فرد را می تواند از سنین نوجوانی بسترسازی کند.

آموزش کمک های اولیه

همه در مواقعی ضروری و خاصی احتمال دارد قرار بگیریم که خود یا اطرافیان مان احتیاج به کمک های اولیه داشته باشیم. اینگونه اطلاعات را می توان از سنین نوجوانی به آنها یاد داد تا در زندگی شان و مواجهه با چنین شرایطی، متناسب با موقعیت تدبیر لازم را بکار گیرند.

می دانیم که دخالت مناسب و به موقع در کمک های اولیه، می تواند سبب نجات جان انسان ها در زمان و مکان لازم شود.

اطلاعات اولیه درباره ازدواج

ازدواج جزو مواردی هست که مشکلات آن در ایران شایسته نام یک کشور اسلامی نیست. بالا رفتن سن ازدواج- ترس از ازدواج در جوانان- مادی گرایی افراطی- کاهش ازدواج و افزایش طلاق سرخط های معضلات در این حوزه هستند که بدون استثنا از نبود آموزش نشات می گیرند.

مدارس بنابه نظر کارشناسان بهترین مکان و زمان برای ارائه اطلاعات اولیه درباره ازدواج و تشکیل خانواده به نوجوانان هست. همچنین با این آموزش ها می توان جوانان را نسبت به ازدواج حساس نموده و تا حدودی از بالا رفتن سن ازدواج بخصوص در دختران جلوگیری کرده و ازدواج ها را رونق داد.

آموزش های شهروندی

ملزومات زندگی شهری امروزی ایجاب می کند آموزش هایی در مدارس به دانش آموزان در سنین پایین داده شود. برای نمونه امروزه همه مان از اینکه آشغال در سطح شهر رها شده و محیط زندگی مان را کثیف و غیربهداشتی می سازد، ناراحتیم. چرا باید آشغال را در کوچه و خیابان ها رها کنیم؟

ریشه و اساس چنین رفتارهایی در بحث آموزش نهفته هست. نوجوان و جوان ایرانی در کجا آموزش دیده که نباید آشغال به زمین بیندازد؟ تحقیقات و تجربیات نشان می دهد که چنین مواردی با آموزش در مدارس رابطه مستقیم داشته و لذا اهمیت آموزش های پایه را نشانگر می باشد.

آموزش های شهروندی که با محوریت شهرداری ها می تواند صورت گیرد، شامل مواردی نظیر جمع آوری و دفع صحیح زباله و پاکسازی محیط زندگی شهری- رعایت قوانین ترافیک- رعایت حقوق شهروندی- رعایت حقوق همسایه ها در آپارتمان ها- اصول استفاده از وسایل نقلیه عمومی شهری و موارد دیگری را شامل می شود که دهها سال قبل در کشورهای اروپایی آغاز شده و نتایجش کاملا رضایت بخش بوده است.

نتایج آموزش مدارس را می بینیم!

انسان های موجود در اطراف مان، نتیجه سیستم آموزشی فعلی هستند. اگر رفتارهای نامانوس و غیرمناسبی در اطرافیان خودمان می بینیم، واضح است که همگی از نبود آموزش نشات می گیرند.

سالها زمان و وقت دانش آموزان در مدارس برای یادگیری چه مواردی تلف می شود؟ با یادگیری دروس فعلی در مدارس و در سطح بالایی که شاهدش هستیم، چه موفقیت هایی عاید زندگی شخصی و اجتماعی هموطنان و شهروندانشده است؟ تا کی باید ما این دروس تکراری را بخوانیم که پس از اتمام تحصیل فراموش می کنیم و هیچ دردی از زندگی مان را دوا نمی کنند؟

سخن آخر

چاره کار همانا تجدید نظر در دروس ارائه شده در مدارس و تاکید بر ارائه مباحث عملی و کاربردی زندگی حتی به میزان اندکی هم که باشد، هست.

اصلاح وضعیت فعلی جامعه، با استفاده از ظرفیت مدارس و دانشگاه ها ممکن بوده و لذا سیستم اموزشی ما برای این اصلاحات باید از نو تعریف و بازنگری شود.