- پایگاه خبری آذرقلم - https://azargalam.ir -

شعر طنز: در دنیای شیر تو شیری…! / آرش آزاد

آذرقلم: شعر طنز حمید آرش آزاد
هرکسی که قهر کرد از خاله‌جان یا عمّه‌جان

می‌رود فوراً به رادیو، می‌شود آوازخوان

هرکه «B» را شکلِ عینک دید و «V» را شکلِ هفت

تویِ دانشگاه آزاد، هست استادِ زبان

هرکسی فرقِ کبد با کلیه را تشخیص داد

هست این استاد، یک جراحِ ماهر، بی‌گمان

هر که تصدیقِ دوچرخه یا موتورگازی گرفت

می‌تواند میگ و فانتوم را براند این زمان

آن که «هِر» را می‌دهد تشخیص از «بِر» یک کمی

هست استادِ فصاحت، مُرشدِ فنِّ بیان

بی‌گمان، تا زهره و مریخ بالا می‌رود

آن که بالا رفته است از هفت پله نردبان

هر زنی که خشتکِ شلوارکی را وصله کرد

بی‌تعارف، هست یک خیاطِ خوب و کاردان

یا اگر یک نیمرو پخته‌ست، آن هم بی‌نمک

بی‌شک او در آشپزی لنگه ندارد در جهان

آن که با توپِ پلاستیکی دود در کوچه‌ای

بهتر از صد تا رونالدو هست و، کلّی قهرمان

الغرض، در ملک جم، هرکسی که کاری می‌کند

پشتِ بندش عالمی را می‌کند غرقِ چاخان

«آرشِ» ما هم که این ده بیت مِعرک را سرود

در خیالِ خویش باشد شاعری شیرین زبان!