- پایگاه خبری آذرقلم - https://azargalam.ir -

دکتر نجفی و ضرورت بسته بودن سه زیپ مدیران!

یادداشت: شیرزاد عبداللهی

آذرقلم: دکتر محمدعلی نجفی دولتمردسابق مرتکب جنایتی شده که با هیچ عذر و بهانه ای قابل توجیه نیست. زن کُشی رذیلانه ترین جنایت در جوامع مردسالار است ، حتی اگر عامل آن دانش آموخته ی دانشگاه ام. آی . تی با سابقه 9 سال وزارت آموزش و پرورش و سه سال وزارت علوم و …. باشد. او هنگام گزیده شدن به شهرداری تهران وعده داده بود که شهر را برای زنان امن کند و چه کرد! اینکه صدا و سیما به وجد آمده و ماجرا را با هیجان پوشش خبری می دهد چیزی از بارجنایت نمی کاهد. اینکه چه کسی این چاه وَیل را سر راه او کَنده است چیزی از مسئولیت او کم نمی کند. در همه جای دنیا خبرهای شوک آور و غیرعادی جنایی در راس خبرها می نشیند. اگر کسی به دلایل سیاسی و یا تکیه بر سوابق مثبت نجفی قتل را توجیه کند اشتباه می کند و اگر کسی قتل را به سوابق اصلاح طلبی او ربط دهد فرصت طلب سیاسی است.

شخصیت های سیاسی و فرهنگی و اجتماعی مثل ما آدم های عادی ضعف هایی مانند حماقت ، هوس ، طمع، تعصب، لجبازی، ترس و… دارند که معمولا این صفات در شرایط عادی و از دور دیده نمی شوند ما معمولا تیپ رسمی و اتوکشیده مقامات را می بینیم. به همین دلیل وقتی پرده بالا می رود و گوشه هایی از زندگی خانوادگی اینها رو می شود همه تعجب می کنیم. در ایران بخش خصوصی زندگی سیاستمداران مانند نیمه تاریک ماه ، پنهان است و فقط در کشمکش های سیاسی و یا قتل و خودکشی اعضای خانواده و یا افشاگری های سیاسی بعد از مغضوب شدن افراد به رسانه ها درز می کند.

با تجربه ها می گویند کسی که وارد سیاست یا مدیریت دولتی و غیردولتی می شود باید سه زیپ محکم داشته باشد: “زیپ شلوار ، زیپ جیب و زیپ زبان” . بسیاری از سیاستمداران و مدیران مخصوصا در جوامع بسته و سنتی در حوزه “مالی” و “سکس” نقطه ضعف اساسی دارند. سکس در جامعه ایران برخلاف فساد مالی موضوعی بسیار پیچیده و سرکوب شده و زیرزمینی است. عطش سکسیِ مردان مثل بقیه جوامع منطقه در فضاهای عمومی بسیار بالا و حضور عمومی برای زنان ناامن است. در دیدگاه سنتی کار اصلی زنان ، اغلب خانه داری و رسیدگی به امور فرزندان است. کار ایده آل برای خانم ها معلمی نیمه وقت در مدرسه یا دانشگاه است. با این حال بسیاری از مردان، عشق را خارج از خانه جستجو می کنند.

بین مردی که با پله برقی در حوزه سیاست ، مدیریت و اجتماع صعود کرده و زنی که توی خانه درجا می زند به تدریج فاصله می افتد. “مادر بچه ها” البته نزد مرد جایگاه و احترام خودش را دارد اما عشق، داستان جداگانه ای است. بالاخره یک روز مرد، پشت میز ریاست دلش می لرزد و ” عاشق ” می شود . فکر می کند زرنگ است و می تواند رابطه پنهان را مدیریت کند. اما اغلب مدیران مرد در این زمینه به شکل باورنکردنی ساده لوح و پخمه اند. وقتی جریان لو می رود، به فکر چاره می افتند و اولین چارهء قانونی “صیغه” است و… مادربچه ها همان اول می فهمد اما برای حفظ خانواده و آسیب ندیدن بچه ها سکوت می کند. بین زن و شوهر طلاق عاطفی شکل می گیرد و مرد بهشت گمشده خود را جای دیگری باز می یابد.

عشق خارج از رابط رسمی گاه در حد سکس چشمی و زبانی (نظربازی ) باقی می ماند، گاهی به روابط پنهان می انجامد و گاهی به صیغه و حتی ازدواج دوم و در مواردی نادر به فاجعه و حتی قتل . نجفی مدیر توانمندی بود اما نتوانست زندگی خصوصی خودش را مدیریت کند. پرده آخر کار او “حماقت محض” بود. اصولگرایان این عمل فجیع فردی را نباید تبدیل به ابزاری برای تسویه حساب سیاسی با اصلاح طلبان کنند. از سویی حتی اگر سناریوی امنیتی چاه ویل و فرضیه های مسابه آن را بپذیریم ،ذره ای از مسئولیت فردی نجفی و شناعت عمل او کم نمی شود. در ضمیر ما انسانها در شرایط بحرانی ، گویی عقل منعدم می شود . همانگونه که در محبت حد و مرز نمی شناسیم ، هنگام دعوا ،خشم و غضب عقل و فکر ما را کاملا تسخیر می کند.

باورکردنی نیست که انسانی با هوش و تحصیلکرده و از نظر سیاسی معتدل در سن 68 سالگی “این گونه فجیع “به کشتن دیگری و نابودی کامل خود دست بزند. فاجعه سقوط دکتر نجفی عاقل و سیاستمدار تا حد یک قاتل شریر شوک آور است. حتی اگر باور کنیم که چاه ویل بر سر راه او کنده و این خانم را با نقشه و برای آزار وارد زندگی او کرده اند و این خانم حاضر به طلاق نبوده و روحیه خاصی داشته و نجفی را اذیت کرده و…. نجفی هم می توانست مثل عطا مهاجرانی مهاجرت کند. معیار ما برای محکوم کردن یک قتل ، نباید در واکنش به رسانه های اصولگرا یا صداو سیما شکل بگیرد. نجفی با هرسابقه ای که از او در ذهن داریم زنی را کشته است. پذیریم که دوره مجازات فردی مطابق فیلم قیصر سپری شده است.
البته می توان بر اساس تئوری توطئه همه فکت ها را انکار کرد و یک سناریو تخیلی ساخت.