- پایگاه خبری آذرقلم - https://azargalam.ir -

حبیب دل ما بار سفر بست…

[vc_row][vc_column][vc_column_text]یادداشت: محمد امین خوش نیت

آذرقلم: اقرار می کنم که الفبای اجرا را از تو آموختم
نخستین بذر مجری گری را تو در وجودم کاشتی، بی هیچ چشمداشتی…
تو که نام زیبایت برازنده ی اخلاق و منش تو بود
چقدر سخت است باور کنم که دیگر صدای گرم و گیرا، فصیح و شیوا، زبان شور و شیدا خاموش شده است…
افسوس که چه گوهر گرانبهایی از جمع هنرمندان آذربایجان رخت بر بست. ویروس منحوس کرونا، این بار، مجری و گوینده توانمند و پیشکسوت رادیو و تلویزیون را از ما گرفت. « خبر خیلی ساده و کوتاه اما دردناک و غیرمنتظره بود:

حبیب شهری درگذشت! 

شمع وجود عاشقان شعله ور است تا ابد             رنگ عدم گرفته را مرگ اثر نمی کند

ظرافت در گفتار و کرامت در کردار و صداقت در رفتار ، مهمترین خصیصه حبیب دل ما بود. استاد سخنان نغز و گلچین کننده متون زیبا با بیانی رسا و دلچسب.

تنالیته صدایش بی نظیر بود. لحن گفتار و شیوه ادای واژه ها، و مهمتر از همه تسلط بر اجرا و بداهه گویی هایش از او گوینده ای اوستاد و تمام عیار ساخته بود. افسوس که از توانمندی های این هنرمند در سطح ملی استفاده نشد. روزگار سخت زندگی و ناملایمتی های اطرافیانش، هر چند دل آزرده اش کرده بود اما هیچ گاه نخواست این درد و رنج و محنت ها را با اطرافیان به اشتراک بگذارد. ادب و متانت اش مثال زدنی بود. با هر سن و شخصی به قاعده آداب معاشرت و به زبان او سخن می گفت. افتادگی اش در برابر مردم عادی و صلابت و کرنش ناپذیری اش در برابر برخی مسئولان و مهمانان برنامه هایش در عین رعایت ادب و احترام متقابل می تواند برای بسیاری از مجریان جوان و تازه وارد فصل ها درس و مشق و تجربه باشد.
آسمان چون جمع مشتاقان پریشان می کند
در شگفتم من نمی پاشد ز هم دنیا چرا؟
یادش بخیر … روحش شاد


شرح عکس: اجرای مشترک بنده با زنده یاد “حبیب شهری” مجری و گوینده توانمند و پیشکسوت رادیو و تلویزیون در ژیمنازیوم دانشگاه تبریز ، بهمن ماه ۱۳۸۲[/vc_column_text][/vc_column][/vc_row]