- پایگاه خبری آذرقلم - https://azargalam.ir -

اپیدمی تبدیل مزارع به باغ، تیر خلاص خشکی بر پیکر دریاچه ارومیه

[vc_row][vc_column][vc_column_text]آذرقلم: بر اساس آمار اعلامی مرکز آمار استانداری، و به استناد سرشماری کشاورزی سال ۸۲، «در مدت ۱۱ سال، مساحت باغات و قلمستان های استان ۲۵ درصد افزایش و اراضی زراعی ۱۱ درصد کاهش یافته است.»

به گزارش آذرقلم، کاهش سطح زیر کشت مزارع گندم و جو و افزایش مساحت باغستانهای استان زنگ خطر را برای استمرار یک دوره جدید خشکسالی به صدا درآورده است. همان چیزی که آمارهای استانداری آذربایجان شرقی نیز آن را تایید می کند.
برای بیان واقعیت تلخ روی داده در حوضه آبریز دریاچه در استانهای آذربایجان شرقی، غربی و کردستان، یعنی خشکی دریاچه ارومیه، اطلاعات و شاخص های مختلفی مانند: میزان پس رفت دریاچه، کاهش ارتفاع، کاهش حجم آب دریاچه، بالارفتن درجه شوری و… به عنوان نشانه هایی از روند خشکی آن مورد استناد قرار می گیرد. در این بین اما آمار منتشر شده خود می تواند به عنوان نشانه ای جدید از خشک شدن دریاچه و ظلمی که در حق این قوی سپید روا داشته ایم باشد.
بر اساس آمار اعلامی مرکز آمار استانداری، و به استناد سرشماری کشاورزی سال ۸۲، «در مدت ۱۱ سال، مساحت باغات و قلمستان های استان ۲۵ درصد افزایش و اراضی زراعی ۱۱ درصد کاهش یافته است.»
شاید در نگاه خوش بینانه افزایش مساحت باغستانها، ما را اغوا کرده و مشعوف افزایش تولیدات باغی و میوه های آبدار شویم اما واقعیت تلخ زمانی رخ نشان می دهد که بدانیم این افزایش سطح باغستانها در قبال کاهش سطح زیر کشت مزارع رخ داده است. بنا به یافته های پژوهشی، میزان مصرف و نیاز آبی باغستانها ۵ تا ۱۰ برابر نیاز آبی مزارع است! یعنی اینکه کشاورزان حاشیه دریاچه ارومیه که روزگاری با یک یا حداکثر سه بار در سال، نیاز آبی سطح زیر کشت خود را تامین می کردند اکنون دیگر اجازه عبور آب از حاشیه وکنار باغ خود را هم نمی دهند تا به کام خشکیده و لبهای ترک خورده دریاچه ارومیه برسد! حالا همه شهرنشینان هوای خرید و توسعه باغ و کاشت درختان میوه به سرشان زده است. حال اگر این درختکاری های گسترده با استفاده از تکنولوژی های جدید آبیاری و با رعایت اصول صحیح آبیاری صورت بگیرد اشکال ندارد اما مساله زمانی بغرنج می شود که اغلب این باغ ها با استفاده از همان شیوه سنتی و قدیمی « غرقابی» آبیاری می شوند. یعنی شیوه ای که مصرف آب در آن بیش از ده برابر روش های مدرن روز و قطره ای است.
از سوی دیگر حفر صدها حلقه چاه عمیق و نیمه عمیق به صورت مجاز یا غیر مجاز در شهرها و روستاهای حاشیه دریاچه ارومیه با هدف تامین نیاز آبی باغ ها سبب شده تا خشکی دریاچه تشدید شود.
اطلاعات اعلام شده، واقعیت تلخ و پنهانی است که سالها متولیان امر کشاورزی و حتی مردم از آن غفلت کرده اند.
مزارع طلائی گندم و جو که نیاز آبی بسیار محدودی داشتند تخریب شدند چون اداره این مزارع زحمت بسیار و سودآوری کم یا با تاخیر داشتند و در عوض، باغداری در اولویت برنامه های کشاورزان قرار گرفت. هدف گذاری اشتباهی که البته از دو سه دهه پیش شروع شده بود و سبب شد تا کشاورزان دیروز، به باغداران راحت طلب و چه بسا تاجر امروز تبدیل شوند. کشاورزانی که تلاش دارند تا با بالابردن میزان تولید محصولات باغی خود که اغلب به صورت غرقابی و سنتی آبیاری می شوند کوچکترین مسیرهای آب رسانی به نگین فیروزه ای آذربایجان و ایران را سد کردند تا به هر قیمت ممکن از افزایش بهره وری باغستان ها در رسانه های گروهی تبلیغ شوند.
موقعیت جغرافیایی خاص استان آذربایجانی شرقی به گونه ای است که از دیرباز «زراعت» محور اصلی کشت وکار و اشتغال مردمان آن بوده است. این امر نه یک انتخاب، که یک اجبار در طول تاریخ این سرزمین بوده است. خشک سالی های دوره ای و قحطی های اتفاق افتاده دراین منطقه، سبب شده بود تا مردمانش، با درک موقعیت های تجربه شده، به زراعت بیش از باغداری توجه نشان دهند.
اکنون اما آمارهای وارونه شده، به گونه ای که سهم اراضی باغی و قلمستان های استان از کشور در حدود ۸ درصد و سهم اراضی زارعی استان از کشور در حدود ۵ درصد شده در حالی که این آمار تا دو سه دهه پیش از این کاملا برعکس بود.
موضوع به همین جا ختم نمی شود. براساس آمار منتشر شده در همین مدت، صنعت دامداری استان نیز دچار تحول و ضعف شده است. کاهش ۱۸ درصدی تعداد گوسفندان و کاهش ۳۰ درصدی تعداد گاو و در نهایت کاهش ۳۱ درصدی بهره برداران و دامداران استان می تواند زنگ خطر را به صدا درآورد. یعنی اینکه در سالهای آینده با مشکلی به نام تولیدگوشت سالم و بومی روبرو شده و بار دیگر بر میزان مهاجرتهای روستائیان افزوده خواهدشد.
این امر یعنی اینکه در طی سالیان گذشته و براساس هدف گذاری های غلط تبلیغی و ترویجی، زارعان و کشاورزان را به تخریب مزارع و توسعه باغات پرمصرف و دامداران را به ترک اشتغال پرمشقت و در عین حال مولد و اساسی روستائی و روی آوردن به شغل های کاذب و مصرف گرا ترغیب کرده و مصرف آبی به شدت بالا برود. این معضل با شروع خشکسالی دوره ای در طی سالهای اخیر و کاهش نزولات جوی، تشدید شده و سبب شده تا اکنون با چالش همه جانبه ای به عناوین مختلف مانند: پائین رفتن سطح آبهای زیرزمینی، کمبود آب برای باغداری، کاهش سطح زیر کشت مزارع، خشکی دریاچه ارومیه و در نهایت تشدید مهاجرت به شهرهای بزرگ و بحران ریزگردها و .. روبرو شویم.
انتظار می رود برنامه ریزیان حوزه های مختلف کشور و استان بر اساس تجربیات مطالعه شده، استراتژی های نوین و معقولی را برای کشاورزی منطقه تدوین و ابلاغ نمایند.
نگارنده : یوسفعلی خوش نیت ( خبرنگار پیشکسوت آذربایجان)[/vc_column_text][/vc_column][/vc_row]