- پایگاه خبری آذرقلم - https://azargalam.ir -

آقای لیکنز! جام قهرمانی را به بها دهند، نه به بهانه!

یادداشت ورزشی: سعید گلچین

آذرقلم: سه شکست متوالی برای تیم اول آذربایجان جای هیچ اما و اگری را باقی نگذاشته که باید در کنار همه احتمالات مربوط به شرط بندی ها، ناداوری ها و عواملی از این دست باید نیم نگاهی هم به کادر فنی، ضعف مربی و خستگی برخی به اصطلاح بازیکنان هم انداخت.

Image result for ‫لیکنز‬‎

به گزارش آذرقلم، تراکتورسازی خوب نتیجه نمی گیرد. بنابراین اینکه فقط همه تقصیرات را گردن این و آن بیندازیم دور از انصاف است. یک سوزن به خودمان بزنیم و یک جوالدوز به دیگران! چندی پیش در همین رسانه نوشتیم که دست لیکنز و کادر فنی برای همه حریفان تراکتور رو شده است و همه حریفان به خوبی می دانند که لیکنز با چه تاکتیکی می خواهد بازی کند بنابراین راه ورورد مهاجمان به دروازه را می بندند و از همان منافذ خط دفاعی تراکتور، به گل می رسند. متاسفانه لیکنز به رغم نام بزرگی که دارد با فوتبال ایران آشنایی چندانی نداشته و ندارد. این را در همان روزهای اول هم گفتیم و نوشتیم که ای کاش آقای زنوزی با حمایت کافی از تقوی تیم را بیش از این دستخوش تغییر و تحول نمی ساخت. متاسفانه همه ما چند صباحی در باد چند برد تیم در برابر چند حریف خوابیدیم و فراموش کردیم که جوجه را آخر پاییز می شمارند! تراکتور، در بازی اخیر برابر ذوب آهن، به گواه خیلی ها، خوب بازی کرد اما نتیجه نگرفت! در زمین سبز فوتبال هم، به نتیجه می نگرند نه بازی خوب! اینکه یک مربی نمی تواند به رغم توانمندی ها و استعدادهای بازیکنانش نتواند نتیجه را عوض کند دیگر به شانس و داور و … ربطی ندارد به سرمربی و سکاندار تیم مربوط است!

تقوی با متانت تمام و با شجاعت و بردباری کشتی به گل نشسته تراکتور را از طوفان های اول فصل عبور داد و در مقابل ما در حق این مربی جوان کم لطفی کردیم در حالی که او کم کم به ویژگی های بازیکنان پیر و جوان پی برده بود و از قضا نتایج منطقی تر و دوراندیشانه تری می گرفت. اما اکنون لیکنز که از تعویض بیرون کشیدن چند بازیکن خسته و نام آشنا ناتوان است چنان بهانه های دم دستی را برای این همه ناکامی پیش می کشد که جز آنکه نمک بر زخم خیل هزاران هوادار پرشور می پاشد دیگر مصرفی ندارد. بهانه هایی مانند:

«امروز روز بدشانسی ما بود، خیلی بدشانسی آوردیم!

هرگز نگفتم تراکتور قهرمان می شود!

عملکرد و شخصیت‌  ما نشان دهنده کیفیت تیم ما بود!

می توانیم سهمیه آسیایی بگیریم!

کاپیتان تیم ما بزرگ هستند و باید از آن‌ها حمایت کنیم. این انتقادات وارد نیست!»

Image result for ‫لیکنز‬‎

اینها حرف هایی است که لیکنز به تازگی آنها را بر زبان می راند! حرف هایی که نوعی توجیه کننده تاکتیک اشتباه تیم شان در برابر حریفان اخیر است. حتی قبل از سه بازی ناکام اخیر، بازی های قبلی ایشان نیز به شدت دارای ضعف های ساختاری بود که هر آن احتمان گل خوردن و شکست داشتند. چگونه است که در طی حدود شش بازی ایشان نتوانستند ضعف های اصلی تیم را شناسایی و رفع نکنند؟ خودمان را گول نزنیم. تراکتورسازی با ضعف های بزرگ دست و پنجه نرم می کند. از بازیکنان مشهوری که نای دویدن در میدان ندارند تا دفاعی که به هر مهاجمی اجازه نفوذ می دهد و دروازه بانانی که مطمئن نیستند!

گاهی نام های بزرگ کاری نمی توانند از پیش ببرند بلکه جوان تر ها هستند که می توانند با جسارت و جرات کارهای ناممکن را ممکن کنند. اینکه آقای لیکنز می گوید هرگز قول قهرمانی نداده ام، فرار به جلو است. کدام مربی بزرگ است که صرفا برای نگه داشتن یک تیم در جدول و بازی های «باری به هر جهت» آن قرارداد میلیاردی ببندد! هم زنوزی و هم بازیکنان و هم هواداران و رسانه ها از همان روز اول حضور لیکنز در تبریز، کمربندها را برای قهرمانی بسته بودند و گرنه تراکتورسازی آنقدر قدرت دارد که حتی بدون مربی نام آشنا و حتی درجه سوم هم در رتبه چهارم و پنجم بایستد. بنابراین فلسفه حضور شما در این تیم بزرگ چه بود؟

لیکنز بهتر است به جای انداختن توپ به زمین این و آن عملکرد خود را در چند بازی گذشته ارزیابی کند. درست است که برخی حرف و حدیث ها در مورد ناداوری ها و نا انصافی های غیرفوتبالی پیرامون تراکتورسازی مطرح است اما مدیر واقعی و مربی بزرگ ، فردی است که بتواند از میان این امواج سهمگین به سلامت کشتی طوفان زده را عبور دهد نه اینکه در برابر هر نسیمی وا بدهد. بقیه تیم ها هم همین ادعاهای ناداوری و اجحاف و تبعیض و … مطرح می کنند. در پایان فصل، این بهانه ها و توجیه ها ارزنی نمی ارزند و بهایی نمی گیرند. جام قهرمانی را به کسی می دهند که با بهترین تاکتیک ها بهترین نتیجه را بگیرد.

ای کاش آقای لیکنز اندکی روحیه زخم خورده و دل شکسته هواداران را درک می کرد و به جای تمسک به این بهانه های دم دستی، اندکی هم به «خودانتقادی » می پرداخت و ضعف های خودش را گردن می گرفت.

ما هم از شهید دکتر بهشتی الگو می گیریم و می گوییم: آقای لیکنز! جام قهرمانی را به بها دهند، نه به بهانه!

راستی بعید می دانیم این نوشته ما به دست لیکنز برسد اما حداقل این جمله و عبارت را که دیروز بیان کرده پایان فصل فراموش نکند که: می توانیم سهمیه آسیایی بگیریم!

امیدواریم که آقای لیکنز این گفته و قول شان را حداقل فراموش نکنند!