- پایگاه خبری آذرقلم - https://azargalam.ir -

یادی از نابغه کودکان دیروز آذربایجان

[vc_row][vc_column][vc_column_text]یادداشت : محمد امین خوش نیت

آذرقلم: نسل اول انقلاب یا همان دهه شصتی های ایران، آن زمان که همه کانال های متعدد تلویزیونی در دو شبکه خلاصه می شد شخصیت های تلویزیونی هم که از آنها باید به عنوان ستاره های پرفروغ اما کم ادعا یاد کرد چندان زیاد نبودند. کودکان دهه شصتی، زمستان های سرد و جمعه های بدون سرگرمی را با شخصیت هایی گذراندند که بسیاری از آنها اکنون به خاطره ها پیوسته اند. مردم آذربایجان هم به عنوان سرزمینی که ادبیات طنز و فکاهی بخشی جداناپذیر از فرهنگ آن است با شخصیت های بسیاری سالهای سخت جنگ و بیکاری و اوقات فراغت را سپری کردند. از هاشم چاووشی، شخصیت معروف فیلم «چیله قارپیزی» گرفته تا شخصیت کودکانه ای مانند «نابغه» در مجموعه ای به همین نام که به زبانی طنز وضعیت مدارس و دانش آموزان ما را مورد نقد قرار می داد. «نابغه»، کاراکتری بود که برای اولین بار در طول سالهای جنگ و شرایط حاکم بر فضای جامعه آذربایجان و شهر تبریز موفق شد بار دیگر لبخند و نشاط را به خانه های مردم آذربایجان به ارمغان بیاورد. شخصیت طنز «نابغه» بعدها فصل نوینی از برنامه های انتقادی و طنز را در تلویزیون کاملا کانالیزه شده و بسته تلویزیون تبریز گشود. نابغه معروف اندک اندک پا را از نقد کلاس های مدسه فراتر نهاد و نیم نگاهی نیز به مدیریت شهرداری و استانداری که آن زمان جزو خطوط قرمز خیلی از رسانه ها محسوب می شد انداخت. شاید خاطر خیلی از متولدین دهه های پنجاه و شصت نباشد که او طولانی شدن اجرای طرح های عمرانی را در قالب شخصیت های ساختگی « کلنگ افتتاح» به روی صحنه برد. محور این نمایش تلویزیونی، کلنگ زنی های بی حساب و کتاب در آن زمان و نیمه کاره ماندن پروژه های عمرانی تبریز بود تا آنجا که صدای اعتراض مردم تبریز را هم درآورده بود.خبرگزاری فارس: نابغه کودکان آذری رفت

انتشار این نمایش، از یک سو مورد رضایت و نشاط مردم تبریز و از دیگر سو، ناراحتی و گلایه مسئولان وقت استان را در پی داشت. آن طنز به اصطلاح ساده و خودمانی تاثیر واقعی خود را گذاشته بود و «پیام» منبعث از یک برنامه رسانه ای توانسته بود رسالت اطلاع رسانی، هشدار دهندگی و انتقادی خود را ایفا نماید. شاید انتقاد از کار شهرداری و حتی استانداری در زمان ما کاری عادی و پیش پا افتاده باشد اما تصور کنید در آن سال های جنگ و دفاع مقدس که بخش مهمی از برنامه های تلویزیونی و رادیویی به کار تهییج و بسیج عمومی برای مشارکت در کار جنگ اختصاص داشت پخش چنین برنامه انتقادی و طنز آمیزی تا چه حد می توانست جریان یک سویه ی اطلاعات و محتوای کانالیزه شده رسانه ها را که عمدتاٌ بر مبنای تعریف و تمجید از عملکرد مدیران اختصاص داشت تحت تاثیر قرار دهد.

«نابغه» واقعاٌ کاری برآمده از نبوغ و خلاقیت کرده بود. اما این کاراکتر نابغه چه کسی بود؟

یعقوب خبیر معروف به یعقوب خیری، ایفاگر نقش طنز و کمدی آن برنامه ها بود. مردی که می شد او را همردیف هنرمند بزرگی چون « اکبر عبدی» سینمای ایران قلمداد کرد. فیزیک بدن، تٌن صدا و زبان بدنش به گونه ای بود که در نقش هر شخصیت طنزی به خوبی جواب می داد. شاید به جرات بتوان گفت که اگر تهیه کنندگان و مدیران رسانه ملی و محلی می توانستند این استعداد نهفته در وجود این هنرمند آذربایجانی را شناسایی کرده و آن را به کار می گرفتند رقیب جدی برای اکبر عبدی در این سوی ایران پیدا می شد. اما افسوس که مدیران تلویزیون ما چه در گذشته و چه در زمان حال، جلوتر از بینی خود را نمی بینند و در کمند برخی باورهای غلط و خودساخته گرفتار شده و بیشتر تحت تاثیر افکار و ذهنیت های مشاوران تنگ نظر و برخی تهیه کنندگان و مدیران انحصارگرا قرار دارند تا اینکه توانمندی هنرمندان این سرزمین را با چشم بصیرت ببینند.

حالا آن نابغه دوران کودکی و نوجوانی ما، به پایان راه حیات هنری خود رسید. او بعد از مدتها تحمل بیماری و درد بی مهری، امروز صبح، قفس تن بشکست و روحش به سوی ابدیت پرگشود .او همانگونه که در هنر طنز نمایشی اش اوج گرفته بود حالا در سکوت ، هنر تحمل و شکیبایی اش را به تصویر کشید و پر کشید. او نشان داد که به راستی نابغه هنر مردم داری، متانت و بردباری است.

«یعقوب خیری» کارش را در دهه ۶۰ در رادیو تبریز شروع کرد اما در اوایل دهه ۷۰ نقش‌های طنز به تلویزیون تبریز راه یافته بود. بعدها ، او در گروه هنری هاشم چاووشی ایفاگر نقش های طنز ماندگاری شد که هنوز هم بسیاری از مردم آذربایجان با یادآوری ان بازی ها، غنچه لبخند بر گوشه لبانشان می نشیند. برنامه های نمایشی بزرگداشت دهه فجر ادرات و سازمان ها و ارگان ها بدون حضور او و دوستانش لطف و صفایی نداشت. نقش های ماندگار او در این نمایش های طنز، طعم برنامه های بزرگداشت پیروزی انقلاب را شیرین می کرد.

این هنرمند متین و بی‌ادعا در طول سی سال خدمت هنوز به استخدام رسمی صدا و سیما در نیامده بود و فقط اخیرا به صورت قراردادی کار می‌کرد.

وی ۴ دی ماه ۹۴ در اثر ضایعه مغزی در بیمارستان بستری شده و دارفانی را وداع گفت.

یاد این هنرمند نابغه و خلاق آذربایجان را گرامی می داریم.

[/vc_column_text][/vc_column][/vc_row]