- پایگاه خبری آذرقلم - https://azargalam.ir -

حضور کم رنگ زنان آذربایجانی در رقابت های انتخاباتی و هجمه های ناجوانمردانه!

[vc_row][vc_column][vc_column_text]یادداشت روز: محمد امین خوش نیت

آذرقلم: بررسی آماری و تحلیلی کاندیداهای انتخابات مجلس یازدهم از حوزه تبریز، آذرشهر و اسکو نشان می دهد که در نهایت 138 نفر وارد گود رقابت شده اند تا در نهایت در پایان این ماراتن نفس گیر 6 نفر از این حوزه انتخابیه راهی کرسی های سبز بهارستان شوند.

فارغ از نحوه رسیدگی به صلاحیت ها و کیفیت آن، یک نکته حایز اهمیت است. و آن حضور کم رنگ قشری از جامعه به تعبیری نامانوس «نیمه دوم»، در این رقابت هاست. از مجموع 138 کاندیدا تنها 15 زن حضور جدی در این رقابت ها دارند و به عبارتی چیزی در حدود 10 درصد کل کاندیداها را زنان تشکیل می دهند.

بر اساس آمار ارائه شده از سوی رئیس ستاد انتخابات آذربایجان شرقی از مجموع 323 کاندیدای تائید صلاحیت شده‌ استان تنها 37 نفر یعنی حدود 11درصد از کل کاندیداها را بانوان تشکیل می دهند. به عبارت دیگر برای هر کرسی پارلمانی 17 نفر رقابت خواهند کرد که از این تعداد برای هر کرسی 15 نفر آقا و 2 نفر خانم رقابت می کنند.

این وضع در برخی شهرستان ها بسیار بغرنج تر می شود: در 3 حوزه انتخابیه ملکان، بناب، بستان‌آباد بانوان حضور ندارند، به عبارتی در حوزه انتخابیه بناب هیچ داوطلب خانم ثبت‌نام نکرده بود و در حوزه‌های انتخابیه ملکان و بستان‌آباد نیز هرکدام یک زن نام‌نویسی کرده بود که تائید صلاحیت نشدند.

در بررسی نام و کارنامه این 15 نفر حوزه انتخابیه تبریز هم می توان به این نتیجه رسید که به استثنای یکی دو مورد که کارنامه نسبتا قوی و سابقه کار سیاسی و حتی نمایندگی مجلس دارند بقیه چندان برای مردم حوزه انتخابیه شناخته شده نیستند. بنابراین برخلاف دروه های گذشته حداقل در حوزه انتخابیه تبریز، آذرشهر و اسکو، دایره انتخاب از بین کاندیداهای زن بسیار محدود است. علت این امر چیست؟ چند فرضیه در توصیف دلیل این موضوع می تواند مطرح باشد:

1)       آیا خود زنان تمایلی برای حضور و مشارکت جدی در عرصه های اجتماعی، سیاسی و اقتصادی از خود نشان نداده اند؟

2)       آیا سیستم های اجرایی و نظارتی نسبت به تعدیل تعداد کاندیداهای زن اقدام کرده و صلاحیت آنها را با حساسیت زیاد رد کرده است؟

3)       آیا جامعه، فرهنگ و نگاه مردسالارانه جامعه ایرانی و آذربایجانی به فعالیت سیاسی و اجتماعی بانوان روی خوش نشان نداده و آنها ناگزیر به کناره گیری از این ماراتن سیاسی شده اند و حداکثر حضور در فعالیت های آموزشی و بهداشتی و مدیریت جزء را به حضور در کرسی های سبز مجلس ترجیح داده اند؟

تحقیق  اجمالی نشان می دهد که کفه ترازو در قبول استدلال سوم یعنی نگرش واپسگرایانه جامعه نسبت به فعالیت سیاسی بانوان سنگین تر است. جامعه مردسالار ما، سبب شده تا کمترین سهم را به زنان قائل شویم. همین نگاه خود به خود سبب شده تا خود زنان نیز اعتماد به نفس خود را از دست داده و حضور کمرنگی در عرصه سیاسی نشان دهند و به همان کنج «مطبخ خانه» قناعت کنند . در حالی که ضرورت حضور فعالانه زنان در همه عرصه ها و با رعایت شئونات و الزامات جنسیتی چه از طرف متشرعان دینی و چه رهبران فکری توصیه شده است.

تجربه نشان داده که پاک دستی، تبری از رانت جویی، پرهیز از ورود به مافیای زر و زور و تزویر در بین زنان نماینده و همه مدیران زن کشور پررنگ تر از مردان همقطار بوده است. در بین همه پرونده های فساد اقتصادی که در طی سال های اخیر به تیتر اول رسانه ها و سوژه اصلی دادگاه های قضایی تبدیل شد کمترین میزان حضور زنان را در این بین شاهد بودیم. این متن به این معنی نیست که خدای نکرده همه مردان را مقصر و رانت جو بدانیم و یا نمی خواهیم این حدس و گمان را مطرح کنیم که همه زنان پاکدست و عاری و بری از خطا هستند اما بررسی کارنامه ها نشان می دهد که به خاطر ماهیت روح زنانه و مادرانه، میل به خطا و لابی در بین بانوان مدیر و نمایندگان زن در حداقل است. خصلت صداقت و روح مادرانه همانند رویش نیلوفرانه، سبب می شود آنها از ورود به حلقه کثیف فساد اقتصادی دوری بجویند.

از دیگر صفاتی که در وصف مقام زنان می توان برشمرد خوش قولی، حساسیت نسبت به مشکلات معیشتی خانواده ها، واکنش عملی نسبت به عناصر سست کننده بنیان خانواده ها به عنوان چالش اصلی جامعه ایرانی است. آنها بیشتر و بهتر از هر نماینده مردی می توانند تبعات آسیب های اجتماعی را درک کنند. انها بهتر می دانند که در کانون خانواده های ایرانی از آشپزخانه گرفته تا اتاق خواب بچه ها! چه می گذرد. بنابراین بهتر می توانند در جایگاه تقنینی مجلس، قوانینی را برای صیانت از حقوق مادران و فرزندان طرح و تصویب کنند.

اما آفتی که اکنون در برخی مجامع از نوع خانوادگی آن گرفته تا سیاسی، اقتصادی و حتی مذهبی و عزاداری حاکم گشته این است که زنان برای حضور در مراکز مدیریتی و سیاسی ساخته نشده اند. نگاه حقیرانه و حتی ذلیلانه به جایگاه مدیریتی زنان تنها به دیدگان مردها خلاصه نمی شود. متاسفانه این نگاه مردسالارانه و خودکم بینی در بین برخی زنان آذربایجانی هم حاکم است. گویی فراموش کرده ایم دلاور مردی شیرزنی چون «زینب پاشا » را در دوران مبارزات مشروطه. گویی فراموش کرده اند ایثار و رشادت و صبر مادران شهدا را در اعزام جگرگوشه هایشان به جبهه های جنگ. گویی غبار نسیان فراگرفته نقش و جایگاه زنان کارآفرینی را که اکنون در سنگرهای اقتصادی از کانون خانواده ها گرفته تا واحدهای تولیدی و صنعتی اصل اقتصاد مقاومتی، صرفه جویی و مقابله با تحریم ها و مشکلات معیشتی را چگونه مدبرانه مدیریت می کنند!

به نظر می رسد برخی از کوتوله های سیاسی و کاسبکاران اقتصادی، برای نیل به برنامه ها و اهداف سیاسی و اقتصادی خود و دست یافت به کرسی مجلس، مصمم به بالابردن هزینه های حضور زنان در عرصه های مختلف هستند. آستانه تحمل آنها در برابر اصرار و ابرام زنان برای رعایت پاکدستی مدیران و منتخبان و وزیران، بسیار پایین امده است. زنان را چونان سنگ جلوی پایشان می بینند و حتی بی توجه به مبانی مکتبی و ملی، حتی بی توجه به رویکرد و انتساب سیاسی و فکری به احزاب، صرفا کوبیدن و مقابله نظری و عملیاتی با حضور زنان را حداقل در سطح شهر تبریز در دستور کار قرار داده اند و پروسه تخریب کاندیداهای زن به هر قیمتی را کلید زده اند. در طی یکی دو ماه گذشته همان تعداد اندک کاندیداهای زن حاضر در رقابت های انتخاباتی مورد تاخت و تاز هجمه های افراد کوته بین قرار گرفته اند. در حالی که در برخورد های ظاهری و رسانه ای و عمومی آن کاندیداهای مرد! از مقام شامخ زن سخن گفته و احترام! به زنان را تبلیغ می کنند اما در پشت پرده، همه توان خود را برای کوبیدن اندک کاندیداهای زن به کار می گیرند تا چهره و حلقه وکلای تبریز در بهارستان چهره و ترکیبی کاملا مردانه باشد.

تردیدی نیست که این روند و جفای روا داشته شده بر زنان، محصول کار مشترک همان کاندیداهای کوته فکر و متاسفانه برخی زنان و بانوانی است که به توانمندی خودشان هنوز باور ندارند. و همین امر سبب شده تا هزینه های حضور زنان در همه عرصه ها از حضور در بهارستان گرفته تا تشکل های مردم نهاد، شورای شهر، حلقه های مدیریتی دستگاه های دولتی استان بالا رفته و در نهایت این قشر فرهیخته عطای مدیریت و مشارکت در امور را به لقایش ببخشند.

انتظار می رود در یکی دو روز باقی مانده از مهلت قانونی تبلیغات انتخاباتی، دختران و زنان آذربایجانی با حضور گسترده خود در عرصه انتخابات حداقل، یکی از سهمیه های شش گانه حوزه انتخابیه را کسب کنند. چرا که در گذشته های نه چندان دور، سهم زنان آذربایجان شرقی از کرسی های مجلس، چشمگیر بود اما هر دوره نسبت به دوره های قبلی به تحلیل رفته و یا اینکه صرفا به حضوری فیزیکی و بی اثر در پارلمان کشوری بسنده شده است.

امید است در مجلس یازدهم شاهد حضور موثر حداقل یک نماینده توانمند از خیل عظیم زنان آذربایجان در بهارستان باشیم.[/vc_column_text][/vc_column][/vc_row]