آذرقلم: ماجرای اجبار زنان ایران و آذربایجان به برداشتن حجاب، بر سر کردن کلاه پهلوی و رفتن آنان به تماشاخانه داستانی طولانی دارد.
به گزارش آذرقلم، بررسی اسناد تاریخی و دست نوشته های کنسول کشورهای خارجی نشان می دهد که این موضوع چقدر برای کشورهای متبوع شان اهمیت داشته که آن را به دولت شان گزارش کرده اند.
رژیم پهلوی برای کاهش قدرت روحانیت برنامه «اصلاح» لباس را آغاز کرد، که بر اساس آن مردان باید به جای پوشش سنتی ایرانی کت به تن میکردند و «کلاه پهلوی» بر سر میگذاشتند و زنان نیز ملزم بودند پوشیههایشان را کنار بگذارند.
با آغاز کار مجلس هفتم در ۵ اکتبر ۱۹۲۸ به دستور رضاشاه، تربیت گزارش داد که «به جز تعدادی ملا، تمام نمایندگان و ایرانیها، و همینطور همه کارکنان خارجی دولت، کلاه پهلوی بر سر گذاشته و کت به تن کردند.» با اینکه ظاهراً رضا شاه به تقلید از آتاتورک دست به چنین اقدامی زده بود، حتی سفیرکبیر ترکیه هم برخی از این اقدامات را بیمنطق میدانست.
کنسول فرین در تاریخ ۳۰ نوامبر ۱۹۲۸، در گزارشی تحت عنوان «تغییر مد در ایران» اصلاح لباس را چنین توصیف میکند:
«همانطور که در گزارش شماره ۲۰ کنسولگری تبریز در ۲۲ اکتبر ۱۹۲۸ گزارش شده است، اخیراً مردم این شهر که در مخالفت با قانون سربازگیری دست به تظاهرات زده بودند به پوشیدن این کلاه نیز اعتراض کردند. این حرکت که گفته میشود به تحریک ملاها آغاز شده بود به سرعت سرکوب شد و تعدادی از ملاهای برجسته دستگیر و برخی از آنها به کردستان تبعید شدند. مدیر ایالتی مالیههای تبریز، که هم اینک در تهران به سر میبرد، مدعی است که الان تمام مردان تبریز، چه مسیحی و چه مسلمان، کلاه [پهلوی] و کت کوتاه به تن میکنند.
همزمان با تغییر لباس مردان، برای ترغیب زنان مسلمان به کنار گذاشتن پوشیه نیز تلاش میشود. زنان تهرانی عموماً پوشیههایشان را کنار گذاشتهاند ولی همچنان چادر به سر میکنند تا اندامشان را بپوشانند.
در تبریز نیز زنان پوشیههایشان را کنار گذاشتهاند، اما با چادر نقابی پارچهای هم میپوشند که صورتشان را پنهان و قیافهشان را شبیه به یک توکای سیاه نوکدراز میکند.
کنسول فرین در یادداشتی مورخ ۱۴ دسامبر ۱۹۲۸ مینویسد: «در ارتباط با گزارش شماره ۱۳ کنسولگری با عنوان «تغییر مد در ایران»، گمان میرود نامهای که در ادامه میآید، برای وزارت خارجه جالب توجه باشد. حسنعلیخان آصف، کارمند کنسولگری تبریز، این نامه را نوشته است.» تاریخ نامه آصف ۶ دسامبر ۱۹۲۸ است: «عناصر مذهبی همگی اعتبار و نفوذ گذشته شان را از دست دادهاند، و دیگر اهمیتی ندارند. بسیاری از ملاها کلاه پهلوی بر سر میگذارند. دو روز پیش دولت تمام خیاطهای شهر را احضار کرد و به آنها دستور داد در دوختن کت کوتاه و شلوار و غیره برای ملاها عجله کنند. اکنون تقریباً همه کلاه پهلوی میپوشند و سربازگیری هم به خوبی پیش میرود.»
آصف میافزاید: «دیروز برای اولین بار در تاریخ آذربایجان، زنان رسماً اجازه یافتند به تماشاخانه بروند. در باغ ملی ایران فیلمی مخصوص بانوان به نمایش گذاشته شد و با اجازه مقامات مربوطه تعداد زیادی از زنان شهر به تماشای این فیلم نشستند. اینجا همه چیز دارد از قید تعصبات آزاد میشود. به نظر میرسد که دولت دارد به کلی از سیاست منزوی ساختن زنان دست میکشد.»