- پایگاه خبری آذرقلم - https://azargalam.ir -

دغدغه ای به نام عدم ثبات شغلی خبرنگاران

یادداشت : علیرضا خوش نیت

آذرقلم: 365 برگ از تقویم را ورق زدیم تا به صفحه هفدهمین روز از پنجمین ماه سال رسیدیم که در آن نوشته شده بود: «روز خبرنگار»

دیرزمانی نیست که در رویدادی خونین، خبرنگارتاریخ ساز ایرانی جاودانه شد. سکوت جامعه ی مطبوعات شکست و روزی در تاریخ و تقویم کشورمان بنام  شهید صارمی و “خبرنگار” نامگذاری شد.

  در این روز، حرفه ی خبرنگاری که در کشاکش دردها و بلاها قلم التیام بخش بر زخم جامعه می زند گرامی داشته می شود.

از روزی که ایرانی مسلمان، قلم را به خدمت اندیشه‌اش گرفت تا جامعه را از مسایل روز زمانه آگاه کند، سال‌هایی به درازای تاریخ ورود ایران به دنیای نوین می‌گذرد. از آن روز تاکنون، خبرنگار پای در رکاب تاریخ گذاشت؛ همزاد قلم شد و آموزگاری افکار عمومی را بر عهده گرفت.

روز خبرنگار را گرامی می داریم؛ ما که هنوز شهید صارمی، آزاد مردی که 17 مرداد ماه را جاودانه کرد، شهید مرتضی آوینی و سانحه ی هواپیمای130 c- و دوستانی را که پرواز زود هنگام شان نقره داغ مان کرد از یاد نبرده ایم. هنوز صدای شهید رهبر خبرنگار صدا و سیمای کشورمان که از پیروزی های دفاع مقدس می گفت درگوشمان طنین انداز است.

روز خبرنگار اختصاص به آنانی دارد که در عرصه اطلاع رسانی و آگاهی بخشی جامعه نقش اساسی دارند و با عنوان  “جامعه مطبوعات”  و ساکنان وادی قلم و بیان و به عبارتی “روزنامه نگار”شناخته می شوند.

خبرنگار کسی است که با اتکا به خداوند و با قلم و بیان خویش به بررسی مسایل، مشکلات و نارسایی های جامعه می پردازد تا زمینه احقاق حقوق قشرهای مختلف جامعه فراهم شود. کم نبودند خبرنگاران و تصویربردارانی که در طول هشت سال دفاع مقدس در جبهه های نبرد حق علیه باطل حضور یافتند و با انعکاس خبرها و افشای حقایق، جان خویش را فدای آرمان های والای انقلاب شکوهمند اسلامی  کردند. 

خبرنگار، انسان شریفی است و دوست دارد حسینی وار زندگی کند و چه بسا که در این راه هم تا اندازه ای موفق می شود؛ اما دلش می خواهد اگر انتقاد سازنده ای هم از سر دلسوزی و به جد یا طنز مطرح می کند، در جاده ی بیابانی مواخذه، تحریم، تنبیه و شکایت و شکایت کشی نیفتد و از او هم نخواهند که مانند چرخ و فلک بچرخد تا آنان هم بچرخند! یا این که دنبال کارمندی بگردد که بیاید و او را با نشان دادن فیش حقوقی از بازداشت برهاند!

 باز هم بر ما واضح نیست که خبرنگاران یا تمام روزنامه نگاران مظلوم که باید برای رهایی خود و همکاران شان از زیر بار مظلومیت و نیز پیدا کردن جایگاه هایی ارزشمند و والا نزد مسوولان تلاش کنند، به چه منظور دست به اسلحه ی قلم برده اند و هر از چند گاه از طریق رسانه های شان، جوهر خشاب را به سوی هم پرتاب می کنند ؟! که در حقیقت ترکش های آنان به سر و روی خبرنگاران و روزنامه نگارانی اصابت می کند که در این دعوا هیچ کاره اند.

خبرنگاری نه شغل است و نه حرفه؛ که هنری است که خبرنگاری با استعداد، توانمند، شجاع و صادق نیاز دارد باید اعتقاد داشت که به هنر خبرنگاری باید به عنوان حاشیه نگاه کرد! چرا که خبرنگار را تا لبه پرتگاه می برد. اگر خبرنگاریک لحظه غفلت کند، امکان سقوط اش به چاه بیکاری حتمی است!

خبرنگار که همیشه در دسترس است. در هر زمان و مکانی که بگویند حضور پیدا می کند. در شرایط بارانی و گرد و غبار، گرما و شرجی بی وسیله و زیر بارکم توجهی ها و تحقیرها خود را به محل خبر و گزارش    می رساند. با هزار درد سر خبر و گزارش خود را تهیه می کند و به سرعت به طرف محل کارش می رود اما بعد از مدتی به دلایلی کار از دستش گرفته می شود و به آدمی کم تجربه تر سپرده می شود! آیا با وجود این بی نظمی ها و ناامنی های شغلی، او می تواند خود را خبرنگار بداند؟!

  اما اگر افرادی به خبرنگاران اهانت کنند یا تحقیر شوند دوره زمانه ی ما ایجاب می کند که خبرنگار صبور و با حوصله باشد و بتواند تحقیرها و برخوردهای ناجور را تحمل کند. در غیر این صورت باید عطای کار خبرنگاری را به لقایش ببخشد!

بسیاری از آنان بیمه تامین اجتماعی نیستند؛ چه رسد به بیمه ی تکمیلی! اما به روی خود نمی آورند. نه این که زبانی برای اعتراض و انتقاد ندارند که حرمت نگه می دارند و منتظرند که دست اندرکاران امر آن ها را دریابند. چون نمی خواهند با اعتراض خود، شغل شان را از دست دهند.

متاسفانه از طرف برخی مسئولان و حتی نهادهای مردم نهاد خطوط قرمز برای فعالیت خبرنگاران روز به روز بیش تر می شود و دایره ی فعالیت آنان تنگ تر می شود.

خبرنگار حتی تا نیمه شب هم خبر تنظیم می کند و توقعی ندارد اما اکثر اوقات مظلوم واقع شده ؛ برای چه؟ برای اینکه ما پلکان ترقی و پیشرفت برخی مسئولان می شویم، البته نه همه مسئولان؛ زیرا مسئولان زحمت کش ما کم نیستند.

گفتمان مشترک خبرنگاران شهرستان شبستر با دارابودن سالها فعالیت رسانهای این بود که خبرنگاران، دلسوز واقعی ندارند و ۱۷مرداد روز تکرار وعدههای بر زمین مانده و مطالبات محقق نشده است و رسانهها در انتظار سوت پایان وعدهها هستند.

بار دیگر موسم ۱۷ مرداد ؛ ایستگاهی که هر سال فقط یکبار اهالی رسانه، متولیان و مسئولان را برای شنیدن درد مشترک اصحاب رسانه و علمداران قلم، دور هم جمع میکند تا جامعه رسانهای شهرستان شبستر از دغدغههایشان بگویند. اما گوش شنوایی برای پیگیری مطالبات بر زمین مانده این قشر وجود ندارد و به جای اینکه هر سال شاهد حل و فصل مشکلات باشیم متاسفانه میبینیم که هر سال باری به کولهبار مشکلات جامعه رسانهای شهرستان افزوده میشود.

بنابراین با طرح سوالاتی مبنی بر اینکه چقدر از عملکرد متولیان و مقامات شهرستانی در پیگیری مطالبات اصحاب رسانه رضایت دارند؟ و اینکه آیا وعدههای مسئولان توانسته کام خبرنگاران را شیرین کند؟ چه مشکلاتی بر سر راه فعالیت رسانهای وجود دارد؟ چه انتظاری از مسئولان دارند و چندین سوال دیگر…. سعی شد تا شاید این بار، مسئولی پیدا شود و مشکلات قشر زحمتکش خبرنگار را بخواند، بلکه شاید فرجی حاصل شود.
نداشتن حقوق ثابت، فقدان پوشش بیمهای، مسکن و عدم حمایت مسئولان از خبرنگاران، مسائلی است که هر ساله تکرار میشود اما هنوز جواب قانعکنندهای برای این موضوعات نشنیدهایم.

از دیگر نقاطی که دارای حائز اهمیت است، همکاری رسانه و روابط عمومی باید فیمابین باشد، اینطور نباشد که بگویند خبرهای ادارات را از سایت بگیرید تا آمار بازدید سایتشان بالا برود، روابط عمومی ادارات باید سعی کنند رفتار مناسبی با قشر خبرنگار داشته باشد، خبرنگاری که میخواهد با مدیر آن دستگاه مصاحبه بگیرد این بستر باید به راحتی فراهم شود، و اصلا فضایی برای مصاحبه واقعی ایجاد نشود که این رفتارها اصلا شایسته نیست.

میگویند خبرنگاری جزو مشاغل سخت است ولی اگر شما یک بررسی کنید متوجه میشوید که اصلا چنین چیزی وجود ندارد و خبرنگاری در جرگه مشاغل سخت قرار نگرفته است.